[ad_1]
حمله تروریستی در راسک، جنگ غزه، مشکلات اقتصادی و … از عناوین مهم روزنامه های امروز هستند.
تصاویر صفحه نخست روزنامههای دوشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۲ را در ادامه می بینید:
[ad_2]
[ad_1]
حمله تروریستی در راسک، جنگ غزه، مشکلات اقتصادی و … از عناوین مهم روزنامه های امروز هستند.
تصاویر صفحه نخست روزنامههای دوشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۲ را در ادامه می بینید:
[ad_2]
[ad_1]

در ادامه هفته هفدهم لالیگا، رئال مادرید موفق شد با پیروزی مقابل ویارئال، موقتا صدرنشین جدول لالیگا شود.
در مهمترین بازی یکشنبه شب لالیگا، مادریدیها در خانه میزبان ویارئال بودند که در نهایت موفق شدند با نتیجه پرگل ۴ بر ۱ این تیم را مغلوب کنند و با ۴۲ امتیاز و یک امتیاز و یک بازی بیشتر نسبت به ژیرونا موقتا صدرنشین لالیگا شوند.
اما این پیروزی یک تلفات سنگین هم برای آنچلوتی داشت. رئالیها که در ابتدای فصل میلیتائو، مدافع میانی خود را به دلیل مصدومیت از ناحیه رباط صلیبی از دست داده بودند، با مصدومیت شدید یک مدافع میانی دیگر خود رو به رو شدند. داوید آلابا در این بازی به شدت از ناحیه زانو مصدوم شد و احتمالا بازیهای زیادی را از دست بدهد.
نتایج سایر بازیهای شب گذشته لالیگا به شرح زیر است:
آلمریا ۰ – ۰ مایورکا
سوسیهداد ۰ – ۰ رئال بتیس
لاس پالماس ۱ – ۱ کادیز
انتهای پیام
[ad_2]
[ad_1]

نایب رئیس مجلس خبرگان رهبری گفت: اگر انقلابی هستیم باید انقلابی بمانیم اما اگر بناست بساط خود را از انقلاب جدا کنید از همان ابتدا خود را وارد انقلاب نکنید.
آیتالله سیدهاشم حسینی بوشهری در مراسم عزاداری ایام فاطمیه مردم بوشهر، اظهار کرد: در این ایام علاوه بر عزاداری فاطمیه، حمله رژیم غاصب اسرائیل به فلسطین هم مسلمانان را غمگین کرده است و امروز امت پیامبر ظلم و ستم کودککشان و کسانی را تجربه میکند که نهایت تلاش را برای درگیری با مسلمانان به کار گرفتهاند تا اساس و ریشه امت اسلامی را در هم بریزند و این شرایط باعث نگرانی است.
وی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه اساس اسلام بر محبت به اهل بیت قرار دارد، اظهار کرد: اگر کسی میخواهد مسلمان زندگی کند باید پیوندی ناگسستنی با اهل بیت داشته باشد چون این محبت اساس و پایه اسلام را تشکیل میدهد اگر انسان با شخصیتهایی که شناختشان نسبت به خداوند جامع است ارتباط برقرار کند، رنگ آنها را به خود میگیرد و خواه یا ناخواه در دایره اطاعت وارد میشود.
نماینده بوشهر در مجلس خبرگان رهبری با تاکید بر اینکه دوستی با اهل بیت با دورنگی سازگار نیست، گفت: در همین انقلاب اسلامی هم نمیشود کسی نسبت به امام راحل و رهبری انقلاب ابراز علاقه کند اما خود را در اردوگاه دشمنان انقلاب جا دهد.
نایب رئیس مجلس خبرگان رهبری تاکید کرد: اگر انقلابی هستیم پس انقلابی بمانیم، اما اگر بناست بساط خود را از انقلاب جدا کنید از همان ابتدا خود را وارد انقلاب نکنید.
انتهای پیام
[ad_2]
[ad_1]

یک تومور مغزی در مراحل اولیه خود ممکن است علایم قابل توجهی نداشته باشد و تنها زمانی که رشد میکند و بزرگ میشود به عصبهای مغزی فشار وارد میکند و سر دردها شروع میشود.
ویژگیهای سر درد ناشی از تومور مغزی با سر دردهای تنشی یا میگرنی از جنبههای قابل توجهی متفاوت است. به عنوان مثال مکرر با سر درد از خواب بیدار شدن میتواند علامت تومور مغزی باشد. اما یادتان باشد عوارض دیگری مانند آپنه انسدادی خواب هم میتواند سبب سر دردهای صبحگاهی شود.
اگر متوجه تغییری در الگوی سر دردهایتان شدید یا شدت سر دردهایتان فرق کرد باید هر چه زودتر به پزشک مراجعه کنید. همین طور اگر معمولا سر درد دارید، اما سر دردهایتان بیشتر و شدیدتر شدهاند باز هم باید به پزشک مراجعه کنید.
علایم تومور مغزی
– سر دردی که شبها از خواب بیدارتان میکند.
– سر دردی که با تغییر وضعیت بدن تغییر میکند.
– سر دردی که به داروهای مسکن معمول مانند آسپیرین، استامینوفن و ایبوپروفن جواب نمیدهد.
– سر دردی که چند روز یا چند هفته طول میکشد.
– سر دردهای مداوم، به خصوص اگر فرد سابقه سر دردهای شدید نداشته باشد.
– سر دردی که به مرور زمان شدت میگیرد.
– سر دردی که صبحها بدتر میشود.
– سر دردی که فرد را از خواب بیدار میکند.
اشتباه نگیرید
سر دردهای ناشی از تومور مغزی به علت این که شدید هستند گاهی با میگرن اشتباه گرفته میشود. اما حمله میگرن میتواند حالت تهوع و حساسیت شدید به نور ایجاد کند در حالی که سر دردهای تومور مغزی معمولا با علایم دیگری همراه است.
* وقتی احتمال وجود تومور مغزی بیشتر است
کاهش وزن بیدلیل
دو بینی، تاری دید یا از دست دادن بینایی
احساس فشار زیاد در پشت سر
سرگیجه و از دست دادن تعادل
تشنج
از دست دادن ناگهانی قدرت تکلم
از دست دادن شنوایی
ضعف یا بیحسی که به تدریج در یک سمت بدن شدیدتر میشود
نوسانات ناگهانی خلق و عصبی شدن
برخی از این علایم ممکن است نشانگر سکته مغزی باشد که ربطی به تومور مغزی ندارد. سکته مغزی نتیجه اختلال در جریان خون به سمت مغز یا مشکلی در یکی از رگهای خونی مغز است. اما این که آیا علایم مربوط به سکته مغزی یا تومور است؟ باید با پزشک مشورت کنید.
زمان مراجعه به پزشک
اگر سرطان در قسمت دیگری از بدنتان تشخیص داده شده و سر دردهای شدید شروع شده است، به پزشکتان بگویید. سرطان ممکن است به مغزتان رسیده باشد، بنابراین تمام علایم خود را با جزئیات با وی در میان بگذارید. ویژگیهای سر دردتان به پزشک شما کمک میکند برنامه درمانی مناسب در پیش گرفته شود. اگر سابقه هیچ سرطانی را ندارید و سر دردتان چند روز یا چند هفته ادامه دار شد و با دارو تسکین نیافت، به پزشک مراجعه کنید.
سر دردی که به مرور بدتر میشود و پاسخی به درمانهای رایج نمیدهد باید ارزیابی شود. کاهش وزن، کرختی عضلات و تغییر در حس بینایی یا شنوایی که همراه با سر درد است باید فوری بررسی شود.
علایم تومورمننژیومای مغزی
تقریبا یک سوم تومورهای اولیه مغزی، مننژیوما هستند. این تومورها از بافت پوششی مغز و نخاع رشد میکنند و به این نواحی فشار میآورند.
– سر درد
– ضعف در دستها و پاها
– تشنج
– تغییر در شخصیت
– مشکلات بینایی
یک سر درد میگرنی میتواند از چند ساعت تا چند روز و حتی چند هفته طول بکشد. سر دردهای تنشی نیز معمولا در طیف خفیف تا متوسط قرار میگیرد.
علایم سردردهای تنشی
– سر دردهایی که آرام بروز میکند
– درد مبهم در دو سمت سر
– دردی که میتواند تا گردن پخش شود
– سر دردهای خوشهای نیز سبب درد شدید میشود و ناگهانی بروز میکند. این سردردها میتواند یک ساعت تا ۳ ساعت طول بکشد
– درد در یک سمت سر
– درد ناگهانی در اطراف چشمها
– تورم یا افتادگی چشم
– احساس بی قراری یا آشفتگی
– آبریزش چشمها و گرفتگی بینی
– قرمزی چشمها
ام اس بیماری است که سیستم عصبی مرکزی را تحت تاثیر قرار میدهد و میتواند علایمی مشابه علایم تومور مغزی داشته باشد.
[ad_2]
[ad_1]
فرهاد اصلانی متولد سال ۱۳۴۵ در شهر بیجار در استان کردستان است. در سال ۷۰ یک دورهی ۲ سالهی بازیگری را در فرهنگسرای نیاوران گذارند و در همان دوران برای اولین بار با نمایش «هملت» به کارگردانی قطب الدین صادقی در تئاتر شهر روی صحنه رفت.
پس از آن در همان سال از طریق محمدرضا شریفی نیا برای بازی در سریال «امام علی» به داود میرباقری معرفی شد و به این ترتیب برای نخستین بار جلوی دوربین رفت. البته تولید این سریال پروسهای چند ساله داشت به همین دلیل اولین کار تصویری که از فرهاد اصلانی پخش شد، سریال «همسایه ها» ساختهی حسن فتحی بود که در سال ۷۲ روی آنتن رفت.
در سال ۷۳ با بازی در فیلم «روسری آبی» به کارگردانی رخشان بنی اعتماد وارد سینما شد.
فرهاد اصلانی متاهل میباشد و با مژده دانش پژوه ازدواج کرده است، این زوج صاحب یک دختر بنام هانا میباشند.
مژده دانش پژوه متولد سال ۱۳۴۹ نقاش، کاریکاتوریست و مجسمه ساز است. او فعالیت خود را از سال ۱۳۷۲ آغاز کرده و مدرک تحصیلی وی کارشناسی چاپ از دانشگاه الزهرا است.
فرهاد اصلانی در فیلمها و سریالهای زیادی حضور داشته است، از جمله سریالهای تلویزیونی کیف انگلیسی، داستان یک شهر، پلیس جوان، خانهای در تاریکی، وفا، راه بی پایان، گاو صندوق، آشپزباشی و مختارنامه و فیلمهای سینمایی سفر به چزابه، یه حبه قند، زندگی خصوصی، پل چوبی، مستانه، کلاشینکف، ساکن طبقه وسط، عصر یخبندان، دختر، مغزهای کوچک زنگ زده، جن زیبا، متری شش و نیم و برادران لیلا.

[ad_2]
[ad_1]
«اُون گیلبرمن» منتقد هالییود ریپورتر در فهرست خود از ۵ فیلم بد سال ۲۰۲۳، فیلم «روحزده» (Ghosted) با بازی «آنا دی آرماس» و «کریس اوانز» را در رتبه نخست قرار داده است.
این کمدی رمانتیک که از وبسایت راتن تومیتوز نمره پایین ۲۶ درصد از ۱۱۶ منتقد را دریافت کرده، داستان پسری را روایت میکند که پس از یک روز به طور کامل ارتباطـش با یک دختر قطع میشود، ولی از جایی که عاشق او شده بود به دنبالش میرود و طی حوادث عجیب و غریب دختر او را پیدا میکند و متوجه میشود که او یک شخصیت مهم است.
در رتبه دوم بدترین فیلمهای سال ۲۰۲۳ به انتخاب این منتقد فیلم معروف «استروید سیتی» یا «شهر سیارکی» ساخته وس اندرسون قرار دارد که امسال در نخستین نمایش جهانی خود در بخش مسابقه اصلی جشنواره کن رونمایی شد.
در این فیلم که بر اساس داستانی از اندرسون و رومن کوپولا ساخته شده گروهی از بازیگران سرشناس شامل جیسون شوارتزمن، اسکارلت جوهانسون، تام هنکس، جفری رایت، تیلدا سوینتن، برایان کرانستون، ادوارد نورتون، آدرین برودی، لیو شرایبر، هوپ دیویس، استیو پارک، روپرت فرند، مایا هاک، استیو کرل، مت دیلون، هانگ چائو، ویلم دفو، مارگو رابی، تونی ریوولوری، جیک ریان، و جف گلدبلوم حضور دارند.
در رتبه سوم این فهرست «جای تو یا جای من» (Your Place or Mine) به کارگردانی «آلن براش مککینا» قرار دارد که در آن بازیگرانی همچون ریس ویترسپون، اشتون کوچر و جسی ویلیامز نقشآفرینی کردهاند.
«مجیک جادویی:آخرین رقص» (Magic Mike Last Dance) و «قلب سنگی» (Heart of Stone) هم رتبههای چهارم و پنجم این فهرست را به خود اختصاص دادهاند.
«پیتر دبرو» دیگر منتقد معروف هالییود ریپورتر هم فیلم «وینی دپو: خون و عسل» را به عنوان بدترین فیلم سال ۲۰۲۳ انتخاب کرده و فیلم موزیکال «کارمن» (Carmen) به کارگردانی بنژامان میلپیه را که در سال ۲۰۲۲ منتشر شد و نخستین بار در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو ۲۰۲۲ به روی پرده سینما رفت در رتبه دوم قرار داده است.
در رتبههای سوم تا پنجم این فهرست هم فیلم ابرقهرمانی «فلش» (The Flash)، کمدی درام «نقاشی» (Paint) به نویسندگی و کارگردانی بریت مکآدامز و «کالیگولا: آخرین کات» (Caligula: The Ultimate Cut) قرار گرفتهاند.
[ad_2]
[ad_1]

شاید دربی و دقایق مهم و تاثیرگذار آن مهمترین امتحان مربیگری جواد نکونام، سرمربی استقلال تا این لحظه از دوران فوتبالش بود. سرمربیای که برای نباختن تا دقیقه ۷+۹۰ دربی امیدوار بود و بالاخره مزد خودش را از ایدههایی که به آن فکر کرده بود، گرفت و موفق شد پرسپولیس یحیی را در لحظات پایانی از برد دربی محروم کند.
با هم شروع فصل استقلال را دوباره مرور کنیم؛ نکونام از روزبه در خط میانی استفاده کرد و هنوز ایمان سلیمی خودش را به ترکیب اصلی استقلال نزدیک نکرده بود؛ دو مدافع میانی استقلال مرادمند و سهرابیان بودند و جواد نکونام با تفکر استفاده از دو مدافع به مصاف رقبا میرفت، شروع فصل برای سهرابیان مدافع تازه به خدمت گرفته استقلال با بدشانسی همراه شد تا او مدتی از کوران رقابتها بیرون باشد. این اتفاق، ایمان سلیمی را به خط دفاعی استقلال رساند و سلیمی خیلی زود و با بازیهای خوب به ترکیب اصلی استقلال رسید؛ برنامه تیمی نکونام با توجه به اسکواد تیم از دفاع خطی ۴ نفره به دفاع با سه مدافع متمرکز تغییر پیدا کرد و روزبه چشمی که سالها بود در میانه زمین به بازی گرفته میشد و کمتر به دفاع میانی میآمد، به خط دفاعی استقلال برگردانده شد.
نتایج خوب استقلال با دفاع سه نفره و بردهای پیاپی این تیم را به صدر رساند، سهرابیان دوره درمان را طی کرد و به خط دفاع برگشت تا جا برای روزبه در خط میانی باز شود و البته ایمان سلیمی هم جایگاهش را حفظ کرد. روزبه که در خط میانی شعاع حرکتی بیشتری دارد و کیفیت بهتری را ارائه میکند و در تیم کیروش و قلعهنویی در تیم ملی در این پست به بازی گرفته میشود، در اواسط بازی با تراکتور بعد از مصدومیت مرادمند دوباره به خط دفاع آمد، مرادمند مصدوم شد و یک هفته مانده به دربی سلیمی نیز به او پیوست.
استقلالیها قبل از دربی دو مدافع اصلی را از دست داده بودند و تنها سهرابیان را در پست مدافع میانی داشتند. خیلی از کارشناسان اعتقاد داشتند نکونام تغییر روش خواهد داد و از دفاع خطی ۴ نفره استفاده خواهد کرد، ولی نکونام به تفکر تیمی پایبند ماند و به شاگردانش اعتماد کرد و دوباره دفاع سه نفره را در بازی بزرگ دربی با یک مدافع اختصاصی انتخاب کرد؛ انتخابی مهم که موجب شد شاگردان نکونام با اعتماد به نفس بالا به مصاف پرسپولیس بروند.
عدم تکیه به شخص و استفاده از افراد در پازل تاکتیکی تیم و آن چه تیم مربیگری و کادر فنی برای آن فکر کردهاند، برگ برنده نکونام در دربی بود، برگ برندهای که موجب شد با بازی خوب صالح حردانی و کوین یامگا در قسمت راست زمین استقلال، عرصه به شاگردان یحیی تا دقیقه ۷+۹۰ تنگ و تنگتر شود و استقلال در ثانیههای پایانی به گل برسد.
آنالیز بازی در نیمه اول نشان میدهد بازیکنان پرسپولیس تا اواخر نیمه به دفعات صاحب توپ شدند و توپ را در عرض زمین و از منطقه راست و چپ به طرف مقابل حرکت دادند، ولی راهی به هجده قدم استقلال پیدا نکردند، تنها موقعیت اصلی پرسپولیس در اوایل بازی و ضربه نعمتی هم روی ضربه ایستگاهی به دست آمد و در دیگر دقایق بازی توپ توسط سرخها در زمین و نه در نزدیکی دروازه استقلال به حرکت در میآمد و خطری دروازه حسینی را تهدید نمیکرد.
بازی در نیمه دوم با حضور بیشتر هافبکهای استقلال در زمین پرسپولیس و حرکات متعدد یامگا از جناح راست، رنگ دیگری به خود گرفت، در نیمه دوم سرخها همانند نیمه اول صاحب توپ نبودند و استقلال با تمرکز بر روی حرکات کوین یامگا از کنارهها که حردانی مدافع وسط را روی دست خود میدید و نزدیک شدن آرش رضاوند به او فشار بیشتری را به پرسپولیس وارد کرد و چند موقعیت نصف و نیمه هم از این تاکتیک به دست آورد، اتفاقی که نشان میداد، نکونام با توجه به ضعفهای نعمتی در سمت چپ زمین و قدرت بازیکنانش در این نقطه به آن دل بسته بود و بالاخره مزد این تفکر را در ثانیههای پایانی گرفت.
اشتباه نابخشودنی سهرابیان در پاس رو به عقب با ارتفاع زیاد به حسینی و حضور به موقع و ضربه بینقص عالیشاه به توپ، پرسپولیس را در دقیقه ۷۷ و در جدیترین حضورش در زمین استقلال در نیمه دوم به گل رساند.
تصمیم بزرگ نکونام در ادامه بازی یکی از ماندگارترین اتفاقات دربی را رقم زد؛ در دقیقه ۸۵ بازی تنها مدافع کلاسیک آبیها، آرمین سهرابیان از بازی بیرون آمد و محمدزبیر نیک نفس جای او را گرفت. حالا استقلال با احتساب وقتهای اضافه ۱۳ دقیقه وقت داشت به گل برسد و بدون مدافع از دروازه خودی محافظت کند.
حامدیفر یک پست به عقب آمد تا خط دفاعی استقلال در دربی در ۱۷ دقیقه پایانی بازی و تا زمان سوت پایانی داور با حضور روزبه چشمی، صالح حردانی و حامدی فر تشکیل شود. نکونام همچنان به پازل تاکتیکی تیمش اعتقاد داشت و از بازیکنان در جایی که میخواست، استفاده کرد. او مزد جسارت و اعتماد به تفکرات خودش و سایر اعضای کادر فنی را بالاخره در دقیقه ۵+۹۰ بازی گرفت و فشار آبیها از جناح چپ با اشتباه بزرگ نعمتی آنها را به پنالتی رساند؛ پنالتیای که برای نکونام گل محسوب میشد و او شادی گل تساوی را زودتر از همه استقلالیها در ورزشگاه آغاز کرد؛ شادیای که برای آنهم با داشتن یامگا از قبل برایش فکر کرده بود.
[ad_2]
[ad_1]
بَلرام شُکلا، رئیس مرکز فرهنگی هند در ایران معتقد است نقش ایران در همه جای هندوستان دیده میشود. او زبان فارسی را دری به گذشته هند میخواند که یکی از ۹ زبان کلاسیک این کشور است و میگوید آن را زبانی بیگانه ندیدهاند. همچنین میگوید تا زمانی که فارسی را ندانیم هند و زبانهای هند را نمیتوانیم بهخوبی بشناسیم.
فارسی را شکرین صحبت میکند با همان تهلهجهای که از هندیها به واسطه فیلمهایشان سراغ داریم. در برنامههایی که مربوط به زبان فارسی است، حضور مییابد و گاه شعر میخواند، چندباری کوتاه همصحبت میشویم و میخواهم گفتوگویی با ما داشته باشد اما به بهانههای مختلف، نمیخواهد گفتوگویی داشته باشد و در نهایت میگوید درباره چه چیز میخواهید گپ و گفت کنید؟ وقتی میگویم زبان فارسی، ماجرا روی دیگری میگیرد و از مصاحبه درباره زبان فارسی استقبال میکند. بعد از چندین بار برهم خوردن قرار ملاقات برای گپ و گفت، در نهایت قرارمان در مرکز فرهنگی سوامی ویوکاناندا قطعی میشود، در یک خانه قدیمی در نزدیکی سفارت هند در تهران.
از اینکه چرا سراغ زبان فارسی رفته، وضعیت زبان فارسی در هند و نسخههای خطی زبان فارسی میپرسم و او با حوصله به تکتک سوالها پاسخ میدهد. در ادامه گفتوگوی ایسنا با بَلرام شُکلا، رئیس مرکز فرهنگی هند در ایران را میخوانید:
تا زبان فارسی را ندانیم، هند را نمیشناسیم
آقای شکلا، زبان فارسی را خوب میدانید، از خودتان میگویید که زبان فارسی را چگونه یاد گرفتهاید؟
بلرام شکلا، رئیس مرکز فرهنگی سوامی ویوکاناندا، سفارت هندوستان، در ایران است؛ من استاد زبان سانسکریت در دانشگاه دهلی هستم؛ زمانی که دکتری زبان سانسکریت را گرفتم شروع به یادگیری زبان فارسی کردم. دلیل یادگرفتن زبان فارسی نیز این بود که زبان فارسی و زبان سانسکریت شباهت زیادی به یکدیگر دارند. البته زبان فارسی نزدیکی بسیاری به تمام زبانهای هند دارد. واژهها، اصطلاحات و محاورات بسیاری از فارسی در زبانهای هندی وجود دارد؛ زیرا زبان فارسی به مدت ۷۰۰ سال زبان رسمی هندوستان بوده است.
بهخاطر سابقه زیاد و روابط عمیقی که با زبان فارسی داریم، باید گفت تا زمانی که فارسی را ندانیم هند و زبانهای هند را نمیتوانیم بهخوبی بشناسیم. به همین دلیل شروع به یادگیری زبان فارسی کردم و فوقلیسانس هم گرفتم. در زمان یادگیری زبان فارسی نیز به ایرانزمین رفتوآمد داشتم. دوستان ایرانی بودند که به من کمک کرده و میکنند تا با زبان فارسی روابط عمیقی داشته باشم و ارتباط خوبی پیدا کنم.
پیش از اینکه بهعنوان رئیس مرکز فرهنگی هند در ایران انتخاب شوید، ایران و زبان فارسی را میشناختید؟
بله، حدود ده-دوازده بار به ایران آمده بودم. برای همایشهای بینالمللی دوستان لطف کرده و من را دعوت میکردند و من هم حاضر میشدم.
در واقع انتخاب شما برای اینکه رئیس مرکز فرهنگی هند باشید، آگاهانه و با شناخت قبلی بوده است.
هیچگاه درخواست نداده بودم در این سمت باشم.
منظورم این است زمانی که این سمت به شما پیشنهاد شد، شناختی از ایران و فرهنگ ایران داشتید و نسبت به ظرفیتهای آن آگاه بودید.
بله قطعاً همینطور بوده است.

میخواهیم هند را به ایرانیها نشان دهیم
اشارهای داشتید که مرکز فرهنگی هند تازهتأسیس است، برنامههایتان برای این مرکز و ارتقا و نزدیکی فرهنگ ایران و هندوستان چیست؟ در واقع قرار است چه اتفاقهایی در این مرکز رقم بخورد؟
مرکز ما، مرکز فرهنگی هند است؛ بنابراین ما موظف هستیم هند را به ایرانیان نشان دهیم؛ چیزهایی از هند که بچههای ایرانی میخواهند بدانند. مثلاً کلاسهای زبان هندی میگذاریم، کلاسهای یوگا و سخنرانی ماهانه درباره ارتباط هند و ایران. کسانی که میخواهند درباره هندوستان بدانند باید ارتباط عمیقی با این کشور پیدا کنند.
کلاسهای ما مجانی است؛ کلاس یوگا برای خانمها و آقایان جداگانه برگزار میشود. کلاس آموزش زبان هندی در سطوح مقدماتی و متوسط داریم و پیشرفته را هم شروع خواهیم کرد. به بچههای ایرانی که بخواهند برای ادامه تحصیل به هندوستان بروند، کمک میکنیم. ICCR، یا شورای روابط فرهنگی هند، که ما در آن هستیم، امکان ارائه بورسیه را به ایرانیها فراهم میکند و به کسانی که میخواهند برای تحصیل به هند بروند و هند را خوب بشناسند کمک میکنیم. در واقع مرکز ما بهعنوان سفیر فرهنگی هند در ایران عمل میکند. اینها از کارهای اصلی ما است.
چون زبان فارسی را هم یکی از زبانهای هندوستان میشناسیم، آن را بهعنوان زبان بیگانه تلقی نمیکنیم و برای زبان فارسی هم کار میکنیم تا دوستان ایرانی اطلاعات بیشتری داشته باشند. بهطور کلی این مرکز این موقعیت را برای ایرانیها فراهم میکند تا زبان و فرهنگ هند را بیشتر بشناسند و معرف خوب و درجهیکی برای هند باشند.
هدیهای از ایران به هند
هندوستان و ایران سابقه تاریخی، تمدنی و فرهنگی نزدیکی در طول سالیان سال داشتهاند. یادگاریها و ماندگاریهایی هم در زبان و فرهنگ یکدیگر داریم و نسخههای خطی فارسی در هند از نمونههای آن است. از فرهنگ ایرانی چه چیزی در فرهنگ هند بهیادگار مانده و چه نمونههای فرهنگی مشترک و یا مشابه را میتوانید بیان کنید؟
نقش ایران در همه جای هندوستان دیده میشود و حضور دارد، خواه معماری باشد و خواه ادبیات و زبان. در زبانهای هندی واژههای فارسی بسیاری هستند، فیلمهای فارسی حضور دارند. زبان اردو که اختلاط زبان هندی و فارسی است. در همه جای هندوستان ما نقش ایرانیها را میبینیم. «تاجمحل» که یکی از عجایب هفتگانه دنیا است، هدیهای از ایران به هندوستان است؛ خب معمارش شیرازی بوده است. ما خیلی چیزها داریم.
این نکته را باید بگویم روابط فرهنگی ما امروزی نیست، حتی قبل از اسلام و قبل از تاریخ ما روابط فرهنگی داشتیم؛ از پنچاتنترا و قبل از آن هم با اوستا شروع میشود. گاتاهای اوستا با مانتراهای ودا شباهت بسیاری دارد؛ جیکوب که دستورنویس زبان اوستا است، گفته است اگر کمی گاتاهای اوستا را تغییر آوایی بدهیم، مانتراهای ودا میشود و مانترهای ودا به گاتاهای اوستا تبدیل میشود، آنقدر به هم نزدیک بودیم و نزدیک هستیم.

زبان فارسی یکی از ۹ زبان کلاسیک هند
این ریشههای عمیق هنوز هم ما را صدا میزند. ما با ایرانیها احساس صمیمیت داریم و ایرانیها نیز نسبت به ما اینطور هستند. پس، از اوستا و پنچاتنترا و کلیه و دمنه گرفته تا زمان گورکانیان و بعد از آن هم زبان فارسی در هند جاری و ساری است و اینطور نیست که از زبان فارسی فقط نسخ خطی باقی مانده باشد. روابط زبان ایران و هند، قطع نشده است.
باید بگویم هندوستان غنیترین کشور به لحاظ نسخه خطی فارسی است؛ حتی در ایران آنقدر نسخه خطی فارسی زیاد نیست. ما نیممیلیون نسخه خطی فارسی در مناطق مختلف هند داریم؛ ولی اینطور نیست که فقط نسخههای خطی از زبان فارسی باقی مانده و همه چیز از بین رفته باشد. ما هنوز هم زبان فارسی را داریم، تعداد مؤسساتی که زبان فارسی را در هند آموزش میدهند، زیاد است و در سیاست جدید آموزش در هندوستان که در سال ۲۰۲۰ تصویب شده، زبان فارسی یکی از ۹ زبان کلاسیک این کشور در نظر گرفته شده است؛ پس این زبان برای ما مهم است و آن را بهعنوان زبان بیگانه ندیدهایم. زبان فارسی همانطور برایمان اهمیت دارد که زبان سانسکریت.
گرچه هندوستان صدها زبان دارد اما ۹ زبان کلاسیک برای ما خیلی ضروری تشخیص داده شدهاند؛ زیرا تاریخ و تمدن هند و سیاست فرهنگی هند به آنها گرهخورده است. پس، زبان فارسی برای ما لازم و ناگزیر است برای آنکه فرهنگ هند را خوب بشناسیم و از آن محافظت کنیم.
چند مرکز زبان فارسی در هند وجود دارد؟
اشارهای به مراکز آموزشی زبان فارسی در هندوستان داشتید، چند کرسی زبان فارسی در دانشگاههای هندوستان وجود دارد؟
هر دانشگاه بزرگی در هندوستان، حتماً بخش زبان فارسی دارد. در یک مراسم که در اینجا داشتیم، آقای شکراللهی آماری از مراکز ارائه داد که تعجبآور بود و تعداد مراکز خیلی زیاد بود. طبق آماری که ارائه شد، ۱۷۰۰ مؤسسه اعم از دانشگاه و دانشکدهها فارسی را یاد میدهند.
هندوستان زبان پارسی را پاس میدارد؛ زیرا کلیدی است که فرهنگ ما را گشایش میدهد.
یعنی زبان فارسی، دری به گذشته فرهنگی هندوستان است؟
بله، صددرصد همینطور است.
فارسی رایج در هندوستان فارسی کلاسیک است
رابطهتان با بنیاد سعدی، بهعنوان مرکز آموزش زبان فارسی چطور است؟
خیلی خوب است. بنیاد سعدی بچههای هندوستان را برای دورههای دانشافزایی به ایران دعوت میکند و تعامل خوبی داریم. خود من نیز حدود ۱۰ سال پیش برای دورههای دانشافزایی شرکت کرده و برای ۲۱ روز به ایران آمدم و باید مدیون بنیاد سعدی باشم.
بنیاد سعدی خیلی کار میکند؛ اما موضوعی که وجود دارد این است که فارسی رایج در هندوستان فارسی کلاسیک است و فارسی شفاهی و امروزه نیست. بنیاد سعدی فارسیآموزان و معلمان زبان فارسی را دعوت میکند تا دانشافزایی شوند و جهانی را ببینند که زبان فارسی در آنجا زنده است. در هندوستان اینطور نیست و البته هیچگاه در هندوستان اینطور نبوده؛ چراکه هندوستان زبانهای محلی دارد.
اگرچه فارسی زبان رسمی هندوستان بوده؛ اما هیچگاه زبان عامه مردم نبوده است
اگرچه فارسی زبان رسمی هندوستان بوده؛ اما هیچگاه زبان عامه مردم نبوده است؛ اما این موضوع اهمیت زبان فارسی را در هند کم نمیکند؛ زیرا ما چیزهای مشترکی با زبان فارسی داریم و برای فهمیدن فرهنگ خودمان، زبان فارسی لازم است.
اگر فارسیآموزان هند بگویند «تهرون» چه فایدهای برایمان دارد؟
اتفاقاً سال گذشته با فارسیآموزان هندی که به ایران آمده بودند، گپ و گفتی در بنیاد سعدی داشتیم و آنها به موضوع آموزش زبان فارسی به شیوه کلاسیک اشاره داشتند. اینکه بر اساس متون کهن زبان فارسی را یاد میگیرند و این موضوع برای دانشجویی که پیش از آن شناختی از زبان فارسی نداشته، دشوار است. از طرف دیگر بنیاد سعدی کتابهایی را برای آموزش زبان فارسی به شیوه جدید و اصولیتری طراحی و منتشر کرده است. آیا برنامهای برای تغییر و یا اصلاح شیوه آموزش زبان فارسی در هند دارید؟ یا فکر میکنید دورههایی مانند دورههای دانشافزایی کفایت میکند؟
ما جلساتی با بنیاد سعدی درباره آموزش زبان فارسی داشتیم، آنها دارند یکسری کتاب برای آموزش زبان فارسی در هند با عنوان «طوطی» آماده میکنند که خیلی خوب است؛ زیرا ما زبان فارسی را بهعنوان زبان کلاسیک یاد گرفتهایم، زبان فارسی در ایران زنده و جاری است و برای یک زبانشناس مهم است که زبان اصلیاش فارسی باشد. بهخاطر همین زبان فارسی و ایرانزمین برای فارسیآموزان مهم است.

فارسآموزان هندی، رمزگشای متون کلاسیک
اما باید بدانیم در هندوستان، زبان فارسی چه سابقه خاصی داشته است و بهخاطر همین شرایط یاددادن زبان فارسی در هندوستان کمی فرق دارد. اگر به این فکر کنید که چرا ما آنقدر زیاد بر زبان فارسی یا زبانهای کلاسیک که زبان امروز ما نیستند، سرمایهگذاری میکنیم، به پاسخ آن میرسید. شرایط ایران با شرایط هندوستان فرق دارد؛ زبان امروز ایران زبان فارسی است؛ اما چرا در هندوستان زبان فارسی به شکل وسیع آموزش داده میشود؟ زیرا زبان فارسی رمز تاریخ فرهنگ ما در این زمانه است. پس باید اینطور تدریس کنیم تا فارسیآموزان رمزگشای متون کلاسیک باشند.
اگر آنها بتوانند «خودمانی» و «کوچهبازاری» حرف بزنند مثل تهرانیها چه فایدهای برای ما دارد؟ اگرچه فایده زیاد دارد و میتوانیم به یکدیگر مرتبط شویم؛ اما در سرزمین هندوستان زبان فارسی به این دلیل یاد داده میشود که آنها خازن خزینه فارسی باشند نه فقط اینکه به فارسی حرف بزنند و تهران را تهرون بگویند.
ما خزینه غنیای در زبان فارسی داریم، حدود نیممیلیون نسخه و باید اینگونه تدریس کنیم تا فارسیآموزان آن خزینه را نگهداری کنند. یاددادن زبان کلاسیک فارسی طبق روال کلاسیکی که هندوستانیها ایجاد کردند، برای ما مهم است.
در سرزمین هندوستان زبان فارسی به این دلیل یاد داده میشود که آنها خازن خزینه فارسی باشند نه فقط اینکه به فارسی حرف بزنند
همانطور که نسخههای خطی برای شما مهم هستند دری به گذشته فرهنگی هندوستان هستند، این نسخههای خطی برای ایرانیان نیز مهم است چرا که ما را با گذشته تاریخی و فرهنگیمان آشنا میکند. چه تمهیداتی اندیشیده شده تا این نسخ خطی در اختیار پژوهشگران و نسخهشناسان ایرانی نیز قرار بگیرد باتوجهبه اینکه این نسخهشناسان به خط و زبان نیز آشنایند و میتوانند برای هر دو کشور کمککننده و رمزگشای گذشتهمان باشند.
دولت هندوستان مؤسسه ملی را برای نسخههای خطی ایجاد کرده است. ما در کشور هند ۱۰ میلیون نسخه خطی داریم که نیممیلیون آن مربوط به زبان فارسی است. در این مؤسسه از نسخههای خطی میکروفیلم تهیه میشود، فهرستنویسی شده و برای استفاده پژوهشگران مهیا میشود. البته محدودیتهایی برای استفاده از نسخههای خطی وجود دارد. ما سعی میکنیم راه را برای استفاده پژوهشگران هموار کنیم؛ یعنی اگر پژوهشگر ایرانی بخواهد از نسخههای خطی استفاده کند، ما میتوانیم با مؤسسه هندی مکاتبه کرده و خواهش کنیم که این پژوهشگر به فلان نسخه احتیاج دارد و در صورت امکان در اختیارش قرار دهند.
اگرچه ما غنیترین خزینه نسخ خطی را در هندوستان داریم؛ ولی مستحق اصلیاش ایران است؛ پژوهشگر، استاد و دوستان ایرانی میتوانند این نسخ خطی را رمزگشایی کنند. کسانی که خطها را میشناسند، بهمرور در هندوستان کم میشوند؛ اما ایران خطشناسان فراوان دارد و به استادان خیرمقدم میگوییم، درست است این نسخههای خطی در هندوستان هستند اما برای تمام دنیا هستند و مربوط به همه عالم میشوند.
از شما قول بگیریم تا پژوهشگران و نسخهشناسان ایرانی به نسخ خطی موجود در هندوستان دسترسی پیدا میکنند؟
البته نسخههای خطی برای مؤسسات داخل هند هستند اما میتوانیم راه را هموار کنیم و از آنها خواهش کنیم در اختیار پژوهشگران ایرانی بگذارند.

مردم هند هنوز شیفته حافظ، رومی و سعدی هستند
آنچه از صحبتهای شما برداشت کردم این است که شناخت مردم هندوستان بیشتر درباره ادبیات کلاسیک ماست و شناخت از ادبیات معاصرمان کم است. از طرف دیگر به لحاظ اقتصادی باتوجهبه شمار جمعیتی که هند دارد، میتواند بازار بالقوهای برای ادبیات معاصر ایران باتوجهبه عقبهای که در این کشور داریم، باشد و رمان و شعر و داستان ایرانی به زبان سانسکریت و دیگر زبانهای هند برگردان و عرضه شود.
استادان و کسانی که واحد درسی ادبیات معاصر در هندوستان دارند، ادبیات معاصر ایران را میخوانند و به آن دسترسی دارند. اما عامه مردم هنوز شیفته حافظ، رومی و سعدی هستند. جادوی نخبگان و رفتگان و مفاخر از سرمان دور نشده است. البته امروزه چند مجموعه گزیده شعر ایران به زبان هندی ترجمه شده و دانشگاهیان شهریار، فروغ فرخزاد و هوشنگ ابتهاج (سایه) را میشناسند؛ اما عموم مردم همه خیام و مولانا و حافظ و سعدی را دوست دارند.
در زبان فعلی هندی چند واژه فارسی حضور دارد؟
خیلی زیاد است. هزارها واژه فارسی داریم؛ البته ایران هم تعداد زیادی واژه هندی دارد. زبانهای ما (فارسی و سانسکریت) مربوط به یک ریشه زبانی است؛ هندوآریایی. البته زبان هندوآریایی وسیع است و زیرشاخههای دیگری نیز دارد و زیرشاخهای به نام هندوایرانی دارد. زبان هندوایرانی دادوستد بسیاری از هزار سال پیش داشتند. خیلی واژهها هستند که امروزه در زبان هندی استفاده میشوند، مثلاً واژههای مربوط به خانواده مانند مادر، برادر، یا شمارش اعداد. پس تعداد واژهها خیلی زیاد است. یا زبان پنجابی که در مرز ایران و هندوستان بوده، واژههای فارسی بسیاری دارد. یا زبان دکن که خیلی دورافتاده است، واژههای فارسی بسیاری دارد. این هم به این دلیل است که زبان فارسی، چندین سال زبان رسمی بود و زبان رسمی اصلاحات خاصی را ناگزیر به زبان وارد میکند.
ستایشگر فیلمهای ایرانی هستیم
درباره سینمای هند و ایران نیز بپرسم. هم سینمای ایران و هم سینمای هند در دنیا اعتبار زیادی دارند. چند سال پیش چند فیلم مشترک بین ایران و هند ساخته شده است یا همکاریهایی داشتهاند؛ مثلاً موسیقی فیلم «محمد رسوالله» مجیدی ساخته ای. آر. رحمان است. اما در سالهایی نیز این ارتباط و همکاری زیاد نبوده است. چطور میتوانیم ارتباط بیشتری در این زمینه داشته باشیم و به یک نقطه مشترک برسیم؟
فیلمهای هندی در ایران محبوب هستند و ما نیز ستایشگر فیلمهای ایرانی هستیم که آنقدر با جدیت و بااحساس ساخته میشوند. ما فیلمهای ایرانی را خیلی دوست داریم. فیلمهای ایرانی حتی در هند بازسازی شدهاند مثلاً «بچههای آسمان» مجید مجیدی؛ اگرچه به زیبایی آنچه آقای مجیدی ساخته نیستند. در هند حتی موسیقی فیلمهای ایرانی بازسازی و تولید میشود. پس گاه همکاریهایی پیش میآید.
فیلمهای ایرانی در جشنوارههای هندوستان شرکت میکنند و در این زمینه همکاری داریم.

هندیهای با عینک غرب ایران را میبینند
اگر در سینما بهصورت جستهوگریخته، همکاریهایی داریم در تولیدات تلویزیونی این همکاریها دیده نمیشود. با توجه ظرفیت شبکههای گسترده تلویزیونی هند، همکاری با این کشور میتواند راهبردی باشد.
اگرچه فرهنگ هندوستان و ایران فرهنگ دوقلویی است اما گذشت چند قرن سوءتفاهمیهایی را پیش آورده است بهخصوص اینکه پروپاگاندایی علیه ایران در سطح جهان دیده میشود و هندیان با عینک غربیها ایران و ایرانیان را میبینند و بهصورت مستقیم با ایرانیان ارتباطی ندارند. ایرانیها نیز بهواسطه رسانهها هند را میشناسند و میبینند. در واقع ما با واسطه همدیگر را میبینیم و مستقیم یکدیگر را نمیبینیم.
بنابراین کار ما فرهنگیان در مراکز فرهنگی این است که ارتباط مستقیمی پیدا کنیم تا بدون واسطه رسانهها یکدیگر را بشناسیم و اگر این شناخت بدون واسطه باشد همکاریها در همه زمینهها گسترش مییابد و پیشرفت میکند. خواه در فیلم باشد و خواه در سریال.
باید سوءتفاهمها را حل کنیم
بنابراین ابتدا باید سوءتفاهمها را حل کنیم که زبان فارسی و نسخههای خطی زبان فارسی میتواند به رفع آن کمک کند، یوگا نیز در ایران طرفدار دارد و میتواند به آن کمک کند. باید نزدیکی دو وطن ایجاد شود تا سوءتفاهمها دور شود و در هر زمینه همکاری کنیم.
یکی از کارها و وظایفی که رایزنهای فرهنگی میتوانند انجام دهند معرفی جاذبههای گردشگری برای جذب گردشگران بالقوه است و این موضوع میتواند عاملی باشد تا بهصورت مستقیم یکدیگر را بشناسیم. خود شما به مناطق گردشگری ایران رفتهاید و آیا اقدامی در معرفی ظرفیتهای گردشگری ایران در هند انجام میدهید؟
یکی از وظیفههای رایزنهای فرهنگی معرفی ظرفیتهای گردشگری است و وظیفه اصلی ما معرفی هند و ظرفیتهای آن به ایرانیان است. همانطور که کار فرهنگی با یک دست انجام نمیشود و نیاز به همکاری مشترک است. من اگر جایی میروم، درباره آنجا مینویسم. هندیها علاقه زیادی به ایرانگردی دارند؛ اما به دلیل پروپاگاندایی که علیه ایران وجود دارد و تحریمها این اتفاق نمیافتد. ما تا حدی میتوانیم ایران را معرفی کنیم و آن را آنطور که هست نشان دهیم.

نام کشور ما به زبان سانسکریت باهارات است
درباره تغییر اسم کشور هند به باهارات صحبتها و زمزمههایی میشود، از طرفی هند و هندوستان ریشه عمیقی در زبان فارسی دارد. این تغییر را به لحاظ فرهنگی چطور میبینید؟
ایرانیها خیلی از این موضوع مطلع هستند؛ قضیه این است نام اصلی کشور ما به زبان سانسکریت باهارات است. به زبان انگلیسی India و به زبان فارسی هندوستان است؛ پس نام کشورمان را اصلاً تغییر نمیدهیم. در قانون اساسی نوشته شده است India که باهارات است، شما باهارات را نمیشنیدید؛ زیرا بهواسطه انگلیسی هندوستان را شنیدهاید. در هند همه باهارات میگویند و اصلاً نیازی به تغییردادن نیست. هندوستان نام رسمی کشورمان نیست بلکه نامی است که انگلیسیها گذاشتهاند و آسانتر است.
در مناسبات بینالمللی نیز قرار نیست باهارات باشید؟
هیچ اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است.
انتهای پیام
[ad_2]