بلاگ

  • ثبت زلزله ۴.۵ ریشتری در استانی با ۱۵ گسل فعال شناسایی‌شده/ بندر خمیر با زمین‌لرزه ۴ لرزید

    [ad_1]

    در لوندویل استان گیلان زلزله‌ای به بزرگای ۴.۵ رخ داد و این در حالی است که بر اساس نتایج تحقیقات محققان در این استان ۱۵ گسل فعال شناسایی شده است و علاوه بر آن بندر خمیر استان هرمزگان نیز با زلزله‌ای به بزرگای ۴ لرزید.

    به گزارش ایسنا، در هفته گذشته، لوندویل استان گیلان زلزله‌ای به بزرگای ۴.۵ را تجربه کرد. استان گیلان در ایالت لرزه زمین‌ساخت البرز واقع شده است. رشته کوه‌های البرز، بخش شمالی رشته کوه‏‌های آلپ- هیمالیا در باختر آسیا را تشکیل می‌دهند و لرزه‏‌خیزی کوه‏‌های البرز نشانگر ادامه جنبش‌‏های کوهزایی در این گستره است. گسل‌های اصلی استان گیلان به این شرح است:

    گسل آستارا 

    گسل آستارا (تالش) اگر چه در نقشه‌های زمین‌شناسی تنها حدود ۱۶۶ کیلومتر از طول این گسل در ایران قابل پیگیری است، اما به گمان بربریان(۱۹۸۳) طول کلی گسل آستارا به حدود ۴۰۰ کیلومتر هم می‌رسد.

    گسل خزر 

    گسل خزر با درازای حدود ۶۰۰ کیلومتر بین چالوس در باختر و گنبد کاووس در خاور قرار دارد و میزان جابجایی در ناحیه رویان کانال‌های رودخانه‌ای در محل برخورد با گسل حدود یک کیلومتر جابه‌جایی افقی از خود نشان می‌دهند.

    گسل رودبار

    این گسل همراه با زمینلرزه ۳۱ خرداد ۱۳۶۹ فعال شد و مهمترین رویداد لرزه‌ای آن زمینلرزه ۳۱ خرداد ۱۳۶۹ با بزرگی ۷.۳ است که موجب کشته شدن حدود ۴۰ هزار نفر، ویران شدن شهرهای رودبار و منجیل و آسیب دیدن بیش از ۷۰۰ روستا شده است.

    گسل لاهیجان 

    این گسل با راستایی شمال خاوری – جنوب باختری و متفاوت نسبت به گسل خزر، در بخش انتهایی البرز مرکزی جای گرفته است. زمینلرزه تاریخی ۳ فوریه ۱۶۷۸ میلادی لاهیجان با بزرگای ۶.۵ در مقیاس امواج سطحی که سبب ویرانی‌های بسیاری در لاهیجان شد، به سبب جنبش این گسل رخ داده است.

    گسل کلیشوم 

    اگر چه تنها در حدود ۵۰ کیلومتر از طول این گسل در نقشه‌های زمین‌شناسی ثبت شده است، اما به گمان بربریان و واکر (۲۰۱۰) طول کلی گسل به حدود ۹۰ کیلومتر می‌رسد که با راستای خاوری- باختری با شیب به سوی جنوب در شمال رودبار در ناحیه البرز باختری قرار دارد. این گسل در دامنه جنوبی کوه درفک قرار دارد و انتهای باختری آن به راندگی دیلمان می‌رسد و به اعتقاد محققان این گسل طی رویداد ۱۵ اوت ۱۴۸۵ میلادی پلرود دوباره فعال شده است.

    گسل نور  

    این گسل در میان سنگ‌های آتشفشانی آندزیتی ائوسن قرار دارد و آنها را بریده است. گسل نور در خاور گسل سنگاور و باختر گسل آستارا قرار گرفته و در انتهای جنوبی خود به گسل قارپوزلو متصل می‌شود. دریاچه نور در جنوب باختر دریای خزر به احتمال در اثر فعالیت این گسل و فروافتادگی بخش باختری این گسل بر روی سنگ­‌های آتشفشانی مگاپورفیر آندزیتی ائوسن پدیدار شده است که شاید پیدایش آن وابسته به جنبش‌های زمین ساختی پس از آلپاین پسین باشد.

    گسل منجیل

    گسل منجیل(قزل اوزن-منجیل) با درازای حدود ۸۰ کیلومتر و راستای شمال باختر-جنوب خاوری در بخش شمالی رودخانه قزل اوزن بین کوه و دره قزل اوزن که از زیر سد سفید رود-منجیل می‌گذرد، قرار دارد. این گسل در جنوب گسل‌های لاهیجان، رودبار، ماسوله و آستارا بوده و به موازات گسل زنجان و در شمال آن قرار دارد. زمین لرزه‌های ۱۹۶۸ میلادی سفیدرود و ۱۹۸۳ چرزه-تارم را به این گسل نسبت داده‌اند.

    گسل جیرنده

    گسل جیرنده با درازای مجموع حدود ۱۷۸ کیلومتر از باختر بلندی‌­های علم کوه در خاور تا محل پیوند آن به گسل قزل اوزن- منجیل در باختر قرار دارد. زمینلرزه ۱۵ اوت ۱۴۸۵ میلادی مازندران – گیلان با عملکرد بخش خاوری گسل رودبار یا گسل جیرنده پیوند داشته است.

    گسل راندگی زرین رجه

    این گسل دارای راستای باختر ، شمال باختر – خاور، شمال خاور و تمایل به سوی شمال است که سبب رانده شدن سنگ‌های پرمین بر روی واحدهای جوانتر شده است. 

    گسل سماموس

    یک گسل راندگی با تمایل به سوی شمال است و یال شمالی تاقدیس بزرگ کوه سماموس را بریده و رانده است.

    گسل شوئیل

    یک گسل راندگی است که از نزدیکی مرز باختری ورقه آغازمی‌شود و با راستای باختر، شمال باختری ـ خاور ، جنوب خاوری تا مرز خاوری امتداد یافته است. 

    گسل وربن (Varbon fault) 

    یک گسله راندگی با تمایل به سوی شمال است.

    گسل راندگی دیلمان 

    این گسل از تقاطع رودخانه سفیدرود در شمال استلخ جان(جنوب باختری قله درفک) آغاز شده و به سمت جنوب خاوری تا قاعه پیشین (جنوب خاوری قله درفک) ادامه می‌یابد. ادامه خاوری گسل به روستای امام و روستای طیولا متصل می‌شود و به سمت خاور ادامه می‌یابد. 

    گسل ارده  

    گسل ارده با درازای حدود ۱۵ کیلومتر در جنوب باختر طالش قرار دارد. 

    گسل شفارود 

    گسل شفارود با درازای حدود ۱۴ کیلومتر در جنوب خاور خلخال قرار دارد. 

    علاوه بر آن بندرخمیر استان هرمزگان با زلزله‌ای به بزرگای ۴ لرزید و در کشکسرای استان آذربایجان شرقی زلزله‌ای به بزرگای ۳.۴ رخ داد. جزئیات زمینلرزه‌های هفته گذشته به این شرح است:

    شنبه ۱۸ آذر

    در گمیش تپه استان گلستان زلزله ۲.۵، در بلداجی استان چهارمحال وبختیاری زلزله ۲.۸، در قیر استان فارس زلزله ۲.۷ و در افزر استان فارس زلزله ۲.۸ رخ داد.

    یکشنبه ۱۹ آذر

    در زاویه استان مرکزی زلزله ۲.۹، در اردکان استان فارس زلزله ۲.۵، در قیر استان فارس زلزله ۲.۹ و در کشیت استان فارس زلزله ۲.۵ به ثبت رسید.

    دوشنبه ۲۰ آذر

    اهل استان فارس زمینلرزه‌ای به بزرگای ۳.۴ در عمق ۱۱ کیلومتری را تجربه کرد و کانون آن در ۵ کیلومتری اهل و ۶ کیلومتری اشکنان استان فارس و ۲۸ کیلومتری بندرمقام استان هرمزگان به ثبت رسید.

    در سنگان استان خراسان رضوی زلزله ۲.۶ رخ داد.

    سه‌شنبه ۲۱ آذر

    در تنگ ارم استان بوشهر زلزله ۲.۵، در برازجان استان بوشهر دو زلزله به بزرگای ۲.۸ و در ونک استان اصفهان زلزله ۲.۸ به ثبت رسید.

    چهارشنبه ۲۲ آذر

    راور استان کرمان زلزله ۲.۷، کامیاران استان کردستان زلزله ۲.۶، مود استان خراسان جنوبی زلزله ۲.۵ و قلعه خواجه استان خوزستان زلزله ۲.۷ را تجربه کردند.

    بندرخمیر استان هرمزگان با زلزله‌ای به بزرگای ۴ در عمق ۱۲ کیلومتری لرزید و کانون این رخداد لرزه‌ای در ۱۹ کیلومتری بندر خمیر، ۳۷ کیلومتری لافت و ۵۹ کیلومتری کنگ این استان بوده است.

    پنج شنبه ۲۳ آذر

    در بندرخمیر استان هرمزگان زمینلرزه‌ای به بزرگای ۳.۱ در عمق ۱۰ کیلومتری به ثبت رسید و کانون این رخداد لرزه‌ای در ۲۰ کیلومتری بندر خمیر، ۳۴ کیلومتری لافت و ۵۶ کیلومتری کنگ این استان بوده است.

    در گیوی استان اردبیل زلزله ۲.۸، در دوزین استان گلستان زلزله ۲.۸، در گزیک استان خراسان جنوبی زلزله ۲.۶، در خور استان اصفهان زلزله ۲.۸ و در لنده استان کهگیلویه و بویراحمد زلزله ۲.۸ به ثبت رسید.

    کشکسرای استان آذربایجان شرقی با زلزله‌ای به بزرگای ۳.۴ در عمق ۸ کیلومتری لرزید و کانون آن در ۴ کیلومتری کشکسرای، ۱۰ کیلومتری یامچی و ۲۲ کیلومتری مرند این استان به ثبت رسید.

    لوندویل استان گیلان با زلزله‌ای به بزرگای ۴.۵ و در عمق ۸ کیلومتری زمین لرزید و کانون این رخداد لرزه‌ای در ۲۷ کیلومتری لوندویل، ۲۷ کیلومتری حویق و ۳۱ کیلومتری آستارا این استان بوده است.

    جمعه ۲۴ آذر

    در برازجان بوشهر زلزله ۲.۵ و در دو گنبدان دو زمینلرزه با بزرگای ۲.۶ و ۲.۷ رخ داده است.

     شبانکاره بوشهر با زلزله ۳.۲ در عمق ۲۳ کیلومتری زمین و بندر چارک هرمزگان با زلزله ۳.۲ در عمق ۱۰ کیلومتری زمین لرزیدند.

    انتهای پیام

    [ad_2]

  • توقف بدموقع بیانکونری در سری آ / بازگشت اسپرز به ریل موفقیت

    [ad_1]

    جمعه شب فوتبال باشگاهی در اروپا و در ۴ لیگ معتبر اروپایی با ۴ بازی آغاز شد.

    مهم‌ترین بازی جمعه شب در چارچوب هفته شانزدهم سری آ بین جنوا و یوونتوس برگزار شد. در حالی که بانوی پیر با تک گل کیه‌زا در دقیقه ۲۸ پیش افتاده بود و همگان منتظر یک پیروزی یک بر صفر دیگر به سبک و سیاق الگری بودند، در دقایق آغازین نیمه دوم دروازه شزنی باز شد و بیانکونری مقابل جنوا متوقف شد و فرصت صدرنشینی را از دست داد.

    اما در چارچوب هفته هفدهم لیگ جزیره، شاگردان آنژه پوستج‌اغلو پس از پیروزی خیره کننده مقابل نیوکاسل این بار موفق به کسب یک پیروزی قاطع در خانه ناتینگهام فارست شدند. تاتنهام با ۲ گل ناتینگهام فارست را شکست داد و جایگاه خود در رتبه پنجم را تثبیت کرد.

    توقف بدموقع بیانکونری در سری آ / بلزگشت اسپرز به ریل موفقیت

    هفته پانزدهم بوندسلیگا هم با بازی مونشن گلادباخ و وردربرمن آغاز شد که دو تیم در پایان به تساوی ۲ بر ۲ رضایت دادند. 

    همچنین در آغاز هفته هفدهم لالیگا، اوساسونا موفق شد در خانه و با یک گل رایووایوکانو را مغلوب کند.

    [ad_2]

  • واکنش امیرعبداللهیان به حادثه تروریستی «راسک»

    [ad_1]

    وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران تاکید کرد: حرکات تروریستی از سوی دشمنان امنیت و پیشرفت ایران نمی‌تواند روند پرشتاب توسعه و امنیت کشور و سیستان و بلوچستان را متوقف کند.

    «حسین امیرعبداللهیان» وزیر خارجه ایران در واکنش به حادثه تروریستی راسک‌ که منجر به شهادت رسیدن ۱۱ نفر از پرسنل نیروی انتظامی شد، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «شهادت تعدادی از پرسنل انتظامی شهرستان راسک را به بازماندگان این قهرمانان وطن، فرمانده محترم و خانواده بزرگ فراجا و عموم ملت شریف ایران تسلیت می‌گویم و از خداوند سبحان برای این شهدای سرافراز، علو درجات و برای مجروحان شفای عاجل مسئلت دارم».

    امیرعبداللهیان در ادامه نوشت: «این‌گونه حرکات تروریستی از سوی دشمنان امنیت و پیشرفت ایران عزیز نمی‌تواند روند پرشتاب توسعه و امنیت ایران و سیستان و بلوچستان غیور را متوقف کند».

    «ناصر کنعانی» سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نیز عصر روز جمعه در یک موضع گیری رسانه‌ای،  جنایت تروریست‌های تجزیه‌طلب و مزدور بیگانگان در حمله تروریستی به کلانتری راسک و به شهادت رساندن تعدادی از حافظان و مدافعان جان بر کف نظم و امنیت کشور و ملت ایران را شدیدا محکوم کرد.

    سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران ضمن تسلیت به خانواده‌های داغدار این شهیدان همیشه جاوید وطن افزود: «بی تردید دستگاه دیپلماسی با دستگاه‌ها و نهادهای ذیربط کشور بمنظور تعقیب و مجازات تروریست‌های کوردل و جنایتکار، بطور مکمل و هم‌افزا عمل خواهد کرد».

     بامداد روزجمعه، تروریست‌ها به مقر انتظامی در شهرستان راسک حمله کردند که در این حمله تعدادی از تروریست‌ها کشته شدند، همچنین تعدادی از نیروهای فراجا نیز به شهادت رسیدند.

    معاون امنیتی و انتظامی استاندار سیستان و بلوچستان با بیان اینکه این حمله در ساعت ۲ بامداد امروز اتفاق افتاده، اظهار کرد: در این حمله تروریستی ۱۱ تن از افسران انتظامی و سربازان وظیفه مقر انتظامی شهرستان راسک به شهادت رسیده و همچنین شماری از نیروهای فراجا زخمی شدند.

    «علیرضا مرحمتی» گفت: مامورانی که در مقر نظامی بودند شجاعانه دفاع کردند و تعدادی از مهاجمان را مجروح و تعدادی را به هلاکت رساندند.

    انتهای پیام

    [ad_2]

  • «آناهیتا»ی رهاشده و مضطرب! – ایسنا

    [ad_1]

    فرهاد نظری با تشریح وضعیت مرمت، حفاظت و کاوش‌های باستان‌شناسی معبد کنگاور (آناهیتا) از گذشته تا امروز، درباره ثبت جهانی آن در قالب پرونده‌ای به نام «محور اشکانی ـ ساسانی کرمانشاه» گفت: ایدۀ جالب و قابل تاملی است.

    «معبد آناهیتا» از آثار تاریخی منحصربه‌فرد کرمانشاه است، که سال ۱۳۸۵ به همراه «قصر شیرین» و «تاق بستان» از این استان در فهرست موقت میراث جهانی یونسکو ثبت شد. اکنون مدتی است مطرح شده که این سه اثر به همراه «ایوان مدائن» قرار است در قالب یک پرونده به نام «محور اشکانی ـ ساسانی کرمانشاه»  به یونسکو معرفی شوند. طرح این ایده، با توجه به وضعیت نابسامان «معبد آناهیتا»، مرمت‌های غیراصولی و گذشت دو دهه از آخرین کاوش‌های باستان‌شناسی در آن، انگیزه‌ای شد تا ایسنا با فرهاد نظری ـ کارشناس مرمت آثار تاریخی، که مدتی هم مدیر پایگاه معبد آناهیتا بود ـ در این‌باره گفت‌وگو کند، ‌که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید:

    «معبد آناهیتا» یکی از پرچالش‌ترین و ناشناخته‌ترین آثار ایران

    *با توجه به اینکه «حفاظت» و «مرمت»، یکی از مهم‌ترین مسائل معبد آناهیتا است و با درنظر گرفتن این نکته که شما در مقطعی مدیریت این محوطه تاریخی را بر عهده داشتید و هراز گاهی هم از این منطقه بازدید داشته‌اید، وضعیت حفاظت و مرمت در معبد آناهیتا را چطور ارزیابی می‌کنید؟  

    در مقدمه باید گفت که محوطۀ باستانیِ موسوم به «معبد آناهیتا» یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی و در عین حال یکی از مبهم‌ترین، پُرچالش‌ترین و ناشناخته‌ترین آثار گذشته در این سرزمین کهن‌سال است. از گذشته‌ها، این محوطه همواره نظر رهگذران را به خود جلب کرده است. در سال ۱۳۱۰ این اثر مهم در فهرست آثار ملی غیرمنقول ثبت شد و در اواخر دهۀ ۴۰ شمسی برنامۀ مطالعات و باستان‌شناسی در آنجا آغاز شد. از آن زمان تا کنون، این محوطۀ تاریخی، راه پرپیچ و خمی را طی کرده است. مدیریتِ این محوطۀ باستانی، در ۵۰ سال گذشته و مسیر پُرفراز و نشیب آن بوده است. بنابراین «برنامۀ جامع مدیریت» از مسائل مهم و در اولویت این محوطه به شمار می‌آید.

    روزگاری معبد آناهیتا یکی از ۱۰ پروژۀ مهم میراث فرهنگی کشور بود، با این وجود در برهه‌هایی از زمان، حتی سرکشی هم نمی‌شد و علف‌های هرزِ محوطه همچنان به حال خود رها شده بود که بازدید از آنجا و پیدا کردن مسیر را دشوار می‌کرد. وضعیتِ «حفاظت» و «مرمت» در این محوطۀ تاریخی تابعی از وضعیت مدیریت است. خلاصه این‌که این محوطه طرح جامع حفاظت و مدیریت ندارد که اهداف، سیاست‌ها و روش‌های حفاظت، پژوهش‌های باستان‌شناسی، معرفی و گردشگری این محوطه را ترسیم کند. گاهی به نظر می‌رسد این محوطه مثل بچۀ اضافه بود که چندان میل و رغبتی برای به عهده گرفتنِ مسئولیتش دیده نمی‌شد.

    فعالیت‌های باستان‌شناسی در محوطۀ تاریخی کنگاور از اواخر دهۀ ۴۰ خورشیدی (۶۰ میلادی) تاکنون به طور یک‌دست و مستمر انجام نشده است. از ابتدای کاوش‌ها تا حدود ۱۳۵۵ شمسی (۱۹۷۷ میلادی) کارهای علمی به طور منسجم و با برنامه‌ریزی پیش می‌رفت و از آن تاریخ به بعد، فعالیت‌های علمی دچار وقفه‌های متعدد و گاهی طولانی شد. تغییر مدیریت هم مزید بر علت شد، تا این محوطه در سایۀ بی‌برنامگی به شکل یک محوطۀ رهاشده و نسبتاً مضطرب درآید. محوطۀ باستانی کنگاور در سال ۲۰۰۷ در فهرست موقت ثبت جهانی قرار گرفت، اما رها شد و در پژوهش و کاوش‌های باستان‌شناسی و حفاظت مستمر تعلل پدید آمد. بی‌توجهی به محوطۀ باستانی کنگاور بر سرنوشتِ آثار هم‌جوار مانند «گودین‌تپه» و «سه‌گابی» و آثار تاریخی دورۀ اسلامی در آن منطقه هم بی‌تأثیر نبود.

    اوایل دهۀ ۵۰ را می‌شود اوج فعالیت‌های علمی محوطۀ کنگاور دانست. در آن سال‌ها هم‌زمان با کاوش‌های باستان‌شناسی، کارهای حفاظتی و مرمتی نیز انجام می‌شد. اگرچه مرمت‌های انجام‌شده با در نظر گرفتن مبانی و روش‌های حفاظت در آن زمان، قابل ارزیابی است. بعد از آن، مرمت‌های مقطعی و بدون طرح و برنامه مانند بازسازی کامل گوشۀ شمال غربی و پلکان دوطرفۀ ضلع جنوبی و دیوار گوشۀ جنوب غربی صورت گرفت که از نظر مبانی و روش‌های علمی، قابل انتقاد است. در حالی که بنا بر گفتۀ افراد محلی آگاه، بسیاری از قطعات سنگی زیر آسفالت خیابان مدفون هستند. از طرفی هنوز کار کاوش به پایان نرسیده و شاید نزدیک به ۳۰ تا ۴۰ درصدِ محوطه زیر خاک است. با این اوصاف، مرمت و بازسازی دیوارها بسیار محتاطانه باید صورت بگیرد و بهتر است به حفظ وضع موجود اکتفا شود تا تکلیف آثاری که در زیر خاک است، روشن شود.

    وقتی خبر دقیقی از میزان و وضعیت اجزاء این محوطه مانند ستون، پایه‌ستون، سرستون، و سنگ‌های نمای دیوارها نداریم و در بازسازی از قطعات نو و جایگزین استفاده می‌کنیم، بیم آن می‌رود که اگر اجزاء اصلی پیدا شود، آن اجزاء در جای اصلی به کار نخواهد رفت و به اجزائی بی‌مصرف تبدیل خواهد شد.

    به طور مثال در بیش از یک دهۀ قبل، قسمتی از دیوار کنج جنوب غربی مرمت شد. به نظر می‌رسد در بازسازی و دوباره‌چینی سنگ‌های حجاریِ نما، به صورت شلخته و بدون اینکه ترتیب و نظم اصلی رعایت شده باشد، عمل کرده‌اند. پرسش این است که یک چنین مرمتی ضروری بوده و اگر بوده چه مرجعی این ضرورت را تصویب کرده است؟

    محوطۀ باستانی کنگاور، نمونۀ آموزنده و جالبی برای بررسی و ارزیابی برنامه‌های مدیریت، باستان‌شناسی و حفاظتیِ آثار تاریخی ایران است و اهمیت مستندسازی در مطالعات و بازشناسی این گونه آثار را گوشزد می‌کند. همچنین تأکید می‌کند فقدان طرح جامع حفاظت و مرمت تا چه اندازه می‌تواند زیان‌بار باشد.

    «آناهیتا»ی رهاشده و مضطرب!

    *اطلاع دارید که آخرین بار این اثر چه سالی مرمت شده است؟ مرمت‌هایی که انجام شده آیا روند اصولی داشته‌ و در راستای حفاظت و پویایی انجام شده‌اند؟  

    به مرمت گوشۀ جنوب غربی دیوار اصلی معبد اشاره کردم. بد نیست این مطلب را بگویم که دو نظر کلی دربارۀ ماهیتِ این محوطه مطرح شده است: اول، معبد آناهیتا (قدمت اشکانی) و دوم، کاخ ناتمام خسروپرویز (اواخر ساسانیان).

    یافته‌های باستان‌شناسی از وجود آثار و لایه‌های دورۀ هخامنشیان نیز خبر می‌دهند. دربارۀ شکل و هیأت این بنا نیز ایده‌های گوناگونی عرضه شده است. البته این ایده‌ها و نظرها، نقد و ارزیابی نشده‌اند. این ایده‌ها بر حفاظت و مرمت این محوطه تأثیر گذاشته‌اند. دامنۀ ایده‌های حفاظت و مرمت این محوطه گسترده است و طیف متنوعی از طرح‌ها و روش‌ها را در بر می‌گیرد. مثلاً زنده‌یاد «مهندس محمد مهریار» برای دیوار گوشۀ شمالِ شرقی پیشنهاد می‌کند که دیوار این قسمت که ۱۸ متر پهنا دارد، به صورت توخالی بازسازی شود و فضای توخالی درون دیوار به موزه تبدیل شود. بی‌تردید این طرحِ جسورانه با مبانی حفاظت آثار تاریخی سازگار نیست. منظور این است که در عرصۀ چنین بنای مهم و منحصر به فردی، جابه‌جایی یک قطعه سنگ باید با مطالعه و حساب و کتاب باشد. در دو سه دهۀ گذشته، تعداد زیادی از سنگ‌های دیوار و اجزاء ستونِ معبد را که پای دیوارها انباشته و در حفاری‌ها آشکار شده بود، شماره‌گذاری کرده و از جای خود به محوطۀ باز در جنوب محوطه انتقال دادند. این کار فی‌نفسه با مبانی حفاظت سازگار نیست. وانگهی اگر شمارۀ سنگ‌ها که با رنگ نوشته شده است از بین برود، هویت و جای اصلی این سنگ‌ها فراموش خواهد شد. خوشبختانه نقشه‌های ترانشه‌های باستان‌شناسی ترسیم شده و در دست است و زمینه برای بازیابی جا و هویت این قطعات فراهم است.

    «آناهیتا»ی رهاشده و مضطرب!

    «آناهیتا»ی رهاشده و مضطرب!

    چه مقدار از معبد آناهیتا هنوز زیر خاک است؟

    *آخرین کاوش آن مربوط به چه زمانی بوده است؟ چقدر ضرورت دارد که این محوطه کاوش شود؟ آیا اطلاع دارید که از آخرین کاوش‌های این منطقه چه یافته‌هایی به دست آمده است و انتظار می‌رود در کاوش جدید چه یافته‌هایی به دست آید؟  

    چنان که گفتم در دو سه دهۀ گذشته، فعالیت‌های علمی در معبد آناهیتا طبق برنامۀ منظمی صورت نگرفته است. به عبارتی، این محوطۀ باستانی به سبب نداشتن برنامۀ جامع مدیریت و حفاظت و تغییر در مدیریت و وقفه‌های طولانی و کاهش بودجه به شکل محوطه‌ای نیمه‌خاموش درآمده بود. البته ظرف چند سال اخیر، وضعش بهتر شده است.

    اختلاف نظر دربارۀ ماهیت و قدمت آن نیز در ایجاد این وضعیت بی‌تأثیر نیست. مثلاً رویکرد باستان‌گرایی باعث شد آثار دورۀ اسلامی که قدمت برخی از آن‌ها دست‌کم به هزار سال می‌رسید، به استثناء بقایای حمام سدۀ چهارم، از این محوطه حذف شود و به سادگی ردِپا، اسناد و شواهد هزار سال زندگی معدوم شود. اغلب متون تاریخی و جغرافیایی سده‌های نخست پس از اسلام از وجود مسجدِ معتبری در کنگاور سخن گفته‌اند که امروز نمی‌دانیم کجاست و چه کیفیتی داشته است. ممکن است آن مسجد در عرصۀ این محوطه بوده باشد. در نقاشی‌های «فلاندن» از کنگاور در سال ۱۸۴۰ میلادی نیز منارۀ بلندی در عرصۀ این محوطۀ باستانی دیده می‌شود که بی‌شباهت به مناره‌های دورۀ سلجوقی نیست. بنابراین در مرحلۀ کاوش، بناها و خانه‌های واقع در عرصۀ بنای باستانی کنگاور بی‌آنکه از نظر ارزش‌های تاریخی و فرهنگی ارزیابی و یا دست‌کم مستندسازی شود، ماشین‌آلات و ابزار مکانیکی برچیده شد تا سریع‌تر به بقایای معبد آناهیتا دست یابند.

    «آناهیتا»ی رهاشده و مضطرب!

    مطالعات ناتمام این محوطه باید به سرانجام برسد. مثلاً دربارۀ منشاء حجم انبوه سنگ و گچ به‌کاررفته در ساختمان این بنا پژوهش مستقل و جدی صورت نگرفته است. زنده‌یاد «سیف‌الله کامبخش فرد» به کوه شلمران که در غرب کنگاور واقع است اشاره کرده و با توجه به آثار حجاری (سنگ‌های نما، ستون، سرستون، پایه ستون ناتمام) در آنجا این فرضیه را مطرح کرده است که این کوه، معدنِ اصلی تأمین سنگ‌های این محوطۀ باستانی است. در سال ۱۳۸۳ با راهنمایی افراد محلی دست‌کم چهار نقطۀ دیگر را که معدن استخراج سنگ بود، شناسایی و مقاله‌ای دربارۀ آن در مجلۀ «اثر» منتشر کردیم.

    کامبخش‌فرد دربارۀ معدن گچ نیز گفته است که احتمالاً گچِ به کار رفته در دیوارهای این محوطه را از لرستان آورده‌اند؛ زیرا در نزدیکی کنگاور، معدن استخراج گچ موجود نیست. توضیح اینکه محله‌ای به نام «گچ‌کَن» روی بقایای باستانی به وجود آمده بود. وجه تسمیه این محله هم از این قرار است که سالیان طولانی مردم این محله، گچِ دیوارِ باستانی را می‌کَندند و می‌فروختند. حتی شهرهای اطراف هم مشتری گچِ این محوطۀ باستانی بودند.

    نمی‌دانیم چه میزانی از تخریب این محوطۀ باستانی ناشی از تخریب و فروش مواد و مصالح بوده است. در ساختمانِ خانه‌های قدیمی کنگاور، سنگ‌های تراشیده‌شدۀ این محوطۀ باستانی به کار رفته است. نمونه‌هایی از استفادۀ سنگ‌های این محوطه در محل ورودی این محوطه برای نمایش گذاشته شده است. یک سنگاب در صحن امامزاده بود که آن را از یک ساقۀ ستون ساخته و یا وقف‌نامه‌ای که در دورۀ قاجار روی یکی از سنگ‌های پاک‌تراش کنده‌اند. متاسفانه این دو مورد را از جای تاریخی خود جابه‌جا کرده‌اند و گِرِه‌ای بر گره‌های این محوطه افزوده‌اند. خلاصه اینکه پیکر این محوطۀ باستانی در گذشته، مخزن عظیمی از مواد و مصالح رایگان بوده و بخشی از خرابی این محوطه به همین موضوع مربوط می‌شود. البته امروزه این محوطه بخشی از هویت و تاریخ مردم کنگاور است و نسبت به حفظ آن احساس وظیفه می‌کنند و در صورت امکان اقدامات داوطلبانه‌ای برای نظافت و معرفی آن انجام می‌دهند.

    یکی دیگر از مسائل مجهول راجع به کنگاور این است که نمی‌دانیم چه مقداری از آثار تاریخی این محوطه هنوز زیر خاک بوده و شناسایی نشده است. آن‌طور که یکی از افراد سالخورده و آگاه محلی نقل می‌کرد «برای احداث و تسطیح خیابان ناهید (شهداء کنونی) که در سمت غرب محوطه است سنگ‌های تراشیده‌شده و ستون و سرستون و پایه ستون‌هایی در مسیر خیابان قرار داشت و مزاحم احداث خیابان بود، چون نمی‌توانستند این سنگ‌های حجیم و سنگین را از مسیر خیابان بردارند، گودال‌هایی می‌کَندند و سنگ‌ها را می‌غلتاندند تا درون آن گودال‌ها بیفتد.» بنابراین محتمل است در زیر خیابان شهداء مقدار قابل توجهی از آثار این محوطۀ باستانی وجود داشته باشد. در دهۀ ۶۰ شمسی سازمان میراث فرهنگی کشور، دیوارِ گوشۀ شمال‌غربی این محوطه را با سنگ‌های جدید بازسازی کرد بدون اینکه تحقیق و جست‌وجوی دقیقی دربارۀ سنگ‌ها و آثار کهن انجام داده باشد.

    شغل تعدادی از سکنۀ کنگاور، کَندَن گچ معبد آناهیتا و فروختن آن بود

    *در عرصه و حریم معبد آناهیتا شاهد ساخت‌سازهایی بوده‌ایم که گفته می‌شود بخش زیادی از آن آزادسازی و تملک شده است، طبق آخرین بازدیدی که داشتید وضعیت آزادسازی عرصه و حریم این اثر را چطور ارزیابی می‌کنید؟

    چنان‌که گفتم بنا بر مطالعات و اسناد و مدارک تاریخی، از اوایل دورۀ اسلامی از مصالح این بنای عظیم برای ساخت‌وسازهای جدید استفاده شد و شهر یا قصبۀ کنگاور رفته‌رفته روی عرصۀ معبد آناهیتا گسترده شد. تا جایی که بر اساس نقشه‌ها و تصاویر دورۀ قاجار می‌توان گفت که بخش اعظم شهر کنگاور روی معبد آناهیتا و اطرافش ساخته شده بود. تا چند دهه قبل هنوز خانه‌هایی از گذشته در عرصۀ معبد آناهیتا باقی مانده بود و کوچه و پس‌کوچه‌های جانب شمال معبد آناهیتا را «محلۀ گچ‌کن» می‌گفتند؛ یعنی شغل تعدادی از سکنۀ این محله، کَندَن گچ این معبد و فروختن آن بوده است. معلوم نیست چه مقداری از ساختمان معبد به خاطر همین گچ‌کندن در طول سالیان متوالی از بین رفته باشد. به هر حال تقریباً در تمام دورۀ اسلامی، همواره روی عرصۀ معبد آناهیتا، محلات و خانه‌ها مستقر بوده است.

    از اواخر دهۀ ۴۰ شمسی، عمدتاً این خانه‌ها خریداری و برچیده شد. هدف هم رسیدن به لایه‌های باستانی بود. چه بسا اگر با مبانی و رویکرد امروز، رفتار دیگری با بافت مسکونی روی عرصۀ معبد آناهیتا می‌شد دست‌کم مستندسازی دقیقی از بافت و محلات مسکونی روی عرصۀ معبد آناهیتا باید انجام می‌شد و شاید به بسیاری از خانه‌ها و بناها حق ماندن داده می‌شد. این مبحث مهمی است که البته به طور مفصل و علمی نقادی و حلاجی نشده است.

    مثلاً خانۀ زیبایی در شمال عرصۀ این محوطه قرار داشت و زمانی دفتر هیأت حفاری معبد آناهیتا و دفتر میراث فرهنگی بود که بنای جالب و ارزشمندی به نظر می‌آمد، اما در ادامۀ پاکسازی و آزادسازی عرصۀ معبد آناهیتا آن خانه هم تخریب شد. در حالی که می‌شد آن را به طور نمونه نگهداشت؛ زیرا هم دارای ارزش‌های تاریخی بود و هم بخشی از تاریخ باستان‌شناسی معبد آناهیتا و کنگاور را داشت. همین الان هم چند خانۀ قابل توجه در سمت غرب و جنوب غربی عرصه موجود است که قابلیت مرمت و تبدیل به موزه یا دفتر پایگاه یا سایر کاربری‌های فرهنگی را دارد.  

    *مدیر پایگاه آناهیتا اظهار کردند که این معبد قابلیت جذب تا ١۵٠ هزار گردشگر را دارد، نظر شما چیست؟ آیا چنین ظرفیتی وجود دارد؟ درباره قابلیت‌های جذب گردشگری این محوطه تاریخی توضیح دهید و چقدر لازم است در این‌باره کار شود و ضرورتا چه اقداماتی باید انجام شود؟

    این مقوله هم تابعی از برنامۀ مدیریت است. معبد آناهیتا با زنجیره‌ای از آثار داخل شهر کنگاور و آثار بیرون، ظرفیت‌های متعددی دارد، مثلاً گودین‌تپه با معبد آناهیتا اگر در کانون معرفی قرار بگیرد، اتفاقات بسیار خوشایندی می‌افتد. فکر نمی‌کنم الان گردشگرانی که به معبد آناهیتا می‌روند، به معدن سنگ شلمران و گودین تپه بروند.

    *نظر شما درباره ثبت جهانی معبد آناهیتا به همراه محور ساسانی و در قالب یک پرونده چیست؟ این معبد با توجه به شاخص‌هایی که دارد می‌تواند به تنهایی ثبت جهانی شود؟

    این محوطه با همۀ فراز و فرودهایی که داشته یکی از آثار منحصر به فرد تاریخی در ایران است. شما نظیر این بنا را جای دیگری نمی‌بینید. از قضا، ابهاماتی که دربارۀ «شکل بنا» و «کاربری» و «قدمت» آن وجود دارد گواهی بر اهمیت و یگانه بودن آن است. به عبارتی این محوطه تاریخی، یک اثر متعارف نیست. به همین خاطر، مسائل و پرسش‌هایش باقی است، اما این محوطه حتماً قابلیت ثبت جهانی دارد.

    ثبت معبد آناهیتا در قالب پروندۀ محور ساسانی، هم ایدۀ جالب و قابل تاملی است و اگر با رویکرد دقیق و درستی این ایده، عملی بشود اتفاق مهم و بسیار خوبی خواهد بود.

    *آیا ثبت جهانی تاثیری در تغییر وضعیت مرمت و حفاظت این اثر دارد؟ این سوال از آن جهت مطرح است که دیگر آثاری که تاکنون ثبت جهانی شده‌اند، تغییر چندانی در وضعیت مرمت و حفاظت آن‌ها پس از ثبت جهانی ایجاد نشده است.  

    ثبت جهانی محوطۀ تاریخی کنگاور که امروزه به نام «معبد آناهیتا» شناخته می‌شود، تأثیر مثبتی بر وضعیت و سرنوشت آن خواهد گذاشت. یکی از خواسته‌ها و آرزوهای اهل کنگاور از دهه‌ها قبل تا کنون، ثبت جهانی این محوطه است.

    اینجا، جای مهمی است. از گذشته تاکنون مورد توجه بوده و کنجکاوی بینندگان را برانگیخته است. دربارۀ ماهیت، کاربرد و قدمت این بنا اختلاف نظر وجود دارد. صرفِ نظر از اختلاف‌نظرهای پژوهشگران دربارۀ این محوطه، مردم کنگاور به اینجا بسیار علاقه‌مندند و آن را جزئی از هویتِ تاریخی خود به حساب می‌آورند. علاقۀ مردم کنگاور به این محوطۀ تاریخی موجب شده است نام کودکان خود و بسیاری از آموزشگاه‌های هنری، آتلیه‌های عکاسی و فروشگاه‌ها را «آناهیتا» بگذارند. مردم کنگاور تصور می‌کنند که حفاظت از این محوطه، موجب شهرت و نهایتاً رونق گردشگری این شهر خواهد شد. مشارکت انجمن‌ها و گروه‌های مردمی در پاک‌سازی و نظافت محوطه و راهنمایی گردشگران در ایام پُربازدید، از دلبستگی ژرف اهالی کنگاور به این محوطه حکایت دارد؛ با این حال بهرۀ مورد انتظار از وجود این اثر باستانی نصیب‌شان‌ نشده است، اما این آمادگی از طرف بیشتر شهروندان وجود دارد که به سهم خود شرایط را برای ثبت جهانی این محوطۀ تاریخی فراهم کنند.

    ثبت جهانی این محوطه به هر نحوی، چه به طور مستقل و چه در قالب محور ساسانی، فواید متعددی دارد؛ هم برای این محوطۀ باستانی و هم برای کشور و مخصوصاً برای مردم کنگاور که اینجا را جزئی از وجود خود می‌دانند. دلبستگی و تعلق خاطر مردم کنگاور به این بنا در کمتر جایی دیده می‌شود.

    اختلاف نظر بر سر ماهیت، کاربری و قدمت «معبد آناهیتا»

    * در گفت‌وگویی به تغییر نام اشتباهی این معبد اشاره کرده بودید، درباره نام قبلی و این تغییر نام توضیح دهید.

    یکی از اقدامات عجیب، دست‌کاریِ میراث مستند (گواهی ثبت) این محوطه است. بدین ترتیب که در اواخر دهه ۷۰ شمسی، یک لوح ثبتی المثنی برای این بنای تاریخی صادر شد و در آن، نام این محوطه را از «کُنکُبار قدیم؛ خرابه­‌های عهد اشکانی» به «معبد آناهیتا» تغییر دادند. در حالی‌که لوح ثبتی اصلی مفقود نشده است و وجود دارد. وانگهی هنوز بر سر ماهیت و کاربری و قدمت این بنا، اختلاف نظرهای اساسی وجود دارد و معبد بودن اینجا اثبات نشده است. یکی از عوارض این تغییر نام، جهت‌گیری سازمان میراث فرهنگی به نفع یک نظریۀ اثبات‌نشده است و همین امر بر مسیر مطالعات آینده و داوری دربارۀ ماهیت و قدمت این اثر، تأثیرگذار است.

    «آناهیتا»ی رهاشده و مضطرب!

    *عکس‌های این گفت‌وگو را فرهادی نظری در اختیار ایسنا قرار داده است.  

    انتهای پیام

    [ad_2]

  • اعلام اولویت‌های یک تا ۴۰۰ فیش‌های سفر عمره مفرده

    [ad_1]

    در متن اطلاعیه سازمان حج و زیارت آمده است: با استعانت از خداوند متعال و برابر برنامه‌ریزی‌های انجام‌شده، امکان اعزام مجدد عمره گزاران به سرزمین وحی فراهم گردیده است، از اینرو ضمن امکان گروه بندی ودیعه گذاران، ثبت نام از واجدین شرایط تشرف در گروه‌های اعزامی به این سفر معنوی، تا روز یکشنبه ۲۶ آذر ماه تمدید شد.

    برابر این اطلاعیه، پیش‌تر سامانه عمره به آدرس omreh.haj.ir فقط برای اولویت‌های ۱ تا ۱۵۰ بازگشایی شده بود، لیکن به منظور تکمیل ظرفیت گروه‌ها و همچنین اجابت درخواست متقاضیانی که قصد سفر به همراه نزدیکان خود را داشته ولیکن اولویت آن‌ها با یکدیگر متفاوت است، این فرصت برای اولویت‌های بالاتر نیز فراهم شد.

    بدین منظور تمامی دارندگان کارت‌های ثبت نامی عمره تا اولویت ۴۰۰ می‌توانند نسبت به ثبت نام اقدام کنند.

    بدیهی است پس از این تاریخ در صورت وجود ظرفیت خالی، از اولویت‌های بعدی دعوت به عمل خواهد آمد.

    نحوه ثبت نام به ترتیب ذیل است:

    الف) مشمولین ثبت‌نام:

    دارندگان کارت‌های ثبت نامی عمره از اولویت ۱ تا ۴۰۰

    ب) تکمیل اطلاعات و گروه بندی؛ ودیعه گذاران مشمول می‌بایست با مراجعه به سامانه omreh.haj.ir اقدام به تکمیل و بروز رسانی اطلاعات خویش و همچنین تشکیل گروه (به همراه اعضای خانواده، بستگان، آشنایان و …) بمنظور تشرف در یک کاروان اقدام کنند.

    ج) ثبت‌نام و مدارک لازم:

    نام نویسی اولیه (رزرواسیون) افراد صرفاً با مراجعه مستقیم ایشان به سامانه omreh.haj.ir فراهم خواهد بود و پس از نام‌نویسی اولیه (رزرواسیون) متقاضی، می‌باید در اسرع وقت و حداکثر ظرف مدت ۲۴ ساعت به کارگزار مربوط مراجعه و مدارک خواسته شده را ارائه نماید. بدیهی است قطعی شدن ثبت‌نام مقدماتی افراد، منوط به مراجعه بموقع و ارائه کامل مدارک مورد نیاز (قید شده در برگه رزرواسیون) به کارگزار خواهد بود.

    درصورت عدم واریز هزینه سفر در فرصت مقرر، متقاضی بطور خودکار (سیستمی) حذف و فرد جدید جایگزین وی خواهد شد.

    د) سایر موارد:

    هزینه سفر به عمره مفرده شامل مخارج ارزی و ریالی همچون: بلیط هواپیما، اجاره هتل‌های محل اقامت، تغذیه و تدارکات، حمل و نقل، صدور روادید، جلسات آموزشی و … بوده که مبلغ آن طی قبض «مابه‌التفاوت هزینه سفر» محاسبه و توسط متقاضی پرداخت خواهد شد.

    تمامی دفاتر و کارگزاران زیارتی سراسر کشور آمادگی دارند درصورت مراجعه متقاضیان، با دریافت حق‌الزحمه مربوطه، نسبت به درج اطلاعات افراد در سامانه عمره از قبیل: تکمیل اطلاعات متقاضی، تشکیل گروه، دریافت کلمه و رمز عبور و در نهایت ذخیره (رزرو) اولیه برای افراد واجد شرایط اقدام کنند.

    درصورت فراموشی اولویت اعزام، دارندگان کارت‌های ثبت‌نامی عمره می‌توانند با مراجعه به سامانه عمره و یا از طریق کد دستوری #۶۴۵۱۱*۴* از اولویت کارت ثبت‌نامی خویش (اولویت‌های ششصد گانه) مطلع شوند.

    مجددا تاکید می‌گردد باتوجه به فرصت محدود و لزوم تکمیل هرچه سریعتر گروه‌های اعزامی به عمره، چنانچه متقاضیان گرامی واجد شرایط در اسرع وقت نسبت به نام نویسی قطعی در گروه‌های اعزامی اقدام کنند، سازمان حج و زیارت، فراخوان اولویت‌های بعدی را در دستور کار قرار می‌دهد.

    باتوجه به تجربیات و سوابق گذشته، تشرف معمترین در هر زمان منوط به صدور به موقع روادید و اخذ مجوز‌های پروازی از سوی کشور میزبان خواهد بود.

    [ad_2]

  • رسم جالب شب یلدا در تهران قدیم

    [ad_1]

    آن‌طور که در برخی منابع مکتوب تاریخی آمده، برخی از تهران‌نشین‌ها که احتمالاً اصالت تهرانی هم نداشته‌اند، سرمای سوزناک زمستان و تاریکی بلندترین شب سال را اتفاق ترسناک و دلهره‌آوری می‌دانستند و از بیم آسیب دیدن در چنین شبی به درگاه خداوند پناه می‌بردند.

    اردشیر آل عوض، محقق فرهنگ عامه، می‌گوید: «عده‌ای که عمدتاً از مهاجران تهران قدیم بوده‌اند به نحس بودن شب یلدا باور داشتند و اعتقادشان بر این بود که در چنین شبی باید بیدار ماند. ابوالقاسم انجوی شیرازی در کتاب «جشن‌های زمستانی» نقل می‌کند که در تهران ۱۵۰ سال پیش، هنگام اذان صبح روز اول دی، مردان مذهبی و روحانیون در هر محله‌ای به پشت‌بام خانه‌ها می‌رفتند و تا طلوع آفتاب دعا و مناجات می‌خواندند. در بسیاری از محله‌های تهران اتاقک‌هایی وجود داشت و «شب‌خوان‌ها» در این اتاقک‌ها دعا و مناجات می‌خواندند. شب‌خوان‌ها بعد از طلوع آفتاب، جلو خانه‌ها را برف‌روبی و آب و جارو می‌کردند و معتقد بودند هر فردی تا ۴۰ روز این اعمال را انجام بدهد حاجت‌روا خواهد شد.»

    اکثریت مردم تهران، اما شب یلدا را با دورهمی سپری می‌کردند که با چاشنی دعا و نیایش همراه بوده است. آل عوض می‌گوید: «نقل است که در جشن شب یلدا، پس از خوردن شام و نوشیدن چای که دور کرسی انجام می‌گرفت، پدر خانواده یا بزرگ‌تر کارد را بر می‌داشت تا هندوانه را ببرد. آن‌طور که انجوی شیرازی در کتاب «جشن‌های زمستانی» نوشته، بزرگ‌تر خانواده قبل از بریدن هندوانه دعایی با این مضمون را زمزمه می‌کرد: «خدایا به شهر و وطن ما برکت عطا بفرما. بهاری را که در پیش داریم پرباران، کشت و زرع ما را پربرکت، درختان باغ ما را بارور کن. شهر‌های وطن ما را آبادان و بزرگان مملکت ما از بلایا محفوظ بدار. بیماران ما را شفای عاجل مرحمت کن. قرض قرض‌داران را ادا کن. خانواده ما را تا سال آینده از بلایای زمینی و آسمانی محفوظ بدار. کسب و کار ما را رونق و برکت عطا بفرما.» بعد هم اعضای خانواده صلوات می‌فرستادند و بزرگ‌تر خانواده هندوانه را بزرگ‌تر می‌برید.»

    انتخاب مکان مناسب برای دورهمی شب یلدا یکی دیگر از سنت‌های تهران قدیم بوده که برخی آن‌ها با گذشت زمان بسیار کمرنگ شده است. آل‌عوض در این‌باره می‌گوید: «طبق سنت دیرینه تهرانی‌ها، اگر خانواده‌ای عروس عقد کرده داشت، او را با طبق، آجیل، شیرینی و حلوای مخصوص و لباس و زیروآلات و حنا به خانه پدر عروس می‌بردند. عده دیگری از مردم شب یلدا را در قهوه‌خانه‌ها سپری می‌کردند تا طولانی‌ترین شب سال به پایان برسد و بعد به خانه برگردند. این عده شب یلدا را با تماشای نقالی و ترنابازی که در قهوه‌خانه‌ها رواج داشت، می‌گذراندند.»

    [ad_2]

  • کشور‌های اسلامی هم شنبه و یکشنبه تعطیل هستند/ عربستان هم عزم تغییر روز‌های تعطیل را دارد، می‌ماند ما

    [ad_1]

    محمد لاهوتی با اشاره به بررسی تعطیلات پایان هفته از سوی مجلس شورای اسلامی گفت: موضوع تغییرات احتمالی در تعطیلات آخر هفته در ایران، از اینجا کلید می‌خورد که دولت با هدف ترغیب جذب گردشگران و گسترش رفت و آمد‌ها بین استان‌های کشور از یک سو و رونق تجارت خارجی از سوی دیگر، به دنبال افزایش تعطیلات آخر هفته است؛ این در حالی است که در دنیا نیز، بسیاری از کشور‌ها تا سه روز تعطیلات را هم در آخر هر هفته، تجربه می‌کنند.

    رئیس کنفدراسیون صادرات ایران افزود: ایران تقریباً هفته‌ای دو روز را به تعطیلات آخر هفته اختصاص داده؛ هر چند که روز پنجشنبه نیز تقریباً نیمه تعطیل است و اگرچه ادارات دولتی تعطیل هستند؛ اما بانک‌ها و برخی شرکت‌های بخش‌خصوصی تا نیمه روز مشغول به کار بوده و از ظهر به بعد تعطیل می‌شوند و عملاً یک بلاتکلیفی برای روز‌های پنجشنبه وجود دارد.

    وی تصریح کرد: از آنجا که دولت به دنبال رونق گردشگری در روز‌های آخر هفته بوده و وزارت میراث فرهنگی و گردشگری در دولت قبل و دولت کنونی نیز، این پیشنهاد را مطرح کرده، اما یکی از مشکلات جدی که طی چند دهه گذشته، تجارت خارجی ایران را در بعد صادرات، واردات، کارکرد بانک‌ها و فعالیت‌های اقتصادی با مشکل مواجه کرده است، عدم همزمانی تعطیلات آخر هفته ایران با اغلب کشور‌های دنیا است؛ به این معنا که بالای ۹۰ درصد کشور‌های دنیا، شنبه و یکشنبه تعطیل بوده و تنها کشور‌های محدودی هستند که روز‌های پنجشنبه و جمعه تعطیل هستند و این موضوع سبب شده تا ارتباطات تجاری فعالان اقتصادی، عملاً چهار روز در هفته با دنیا قطع باشد.

    کشور‌های اسلامی هم شنبه و یکشنبه را تعطیل کرده‌اند

    به گفته لاهوتی، حتی کشور‌های اسلامی مثل ترکیه، سوریه و پاکستان سال‌ها است که تعطیلات پایان هفته خود را به شنبه و یکشنبه منتقل کرده‌اند و به تازگی امارات متحده عربی نیز این هماهنگی تعطیلات را با دنیا انجام داده و حتی زمزمه‌هایی مبنی بر پیوستن عربستان نیز به این جرگه به گوش می‌رسد که به صورت تغییر روز‌های تعطیل خود، این هماهنگی با دنیا را انجام دهد.

    وی اظهار داشت: البته کشور‌های عربی مثل امارات متحده عربی، روز جمعه را به دلیل اهمیت برگزاری آئین سیاسی- عبادی نماز جمعه تعطیل اعلام کرده و در کنار تعطیلی شنبه و یکشنبه، نیم روز جمعه را هم به این تعطیلی اضافه و اکنون تعطیلات دو و نیم روزه آخر هفته را اعمال کرده‌اند؛ اما از آنجا که روز جمعه برای ایران یک روز مذهبی بسیار مهم است، بعید به نظر می‌رسد بتوان شنبه و یکشنبه را به عنوان تعطیلات پایانی هفته در کشور اعلام کرد؛ بنابراین اگر تعطیلی از پنجشنبه و جمعه به جمعه و شنبه منتقل شود، بخشی از مشکلات تجارت ما با دنیا حل و فصل خواهد شد.

    رئیس کنفدراسیون صادرات ایران یادآور شد: اگر مجلس تصمیم بگیرد که روز‌های پنجشنبه و جمعه به عنوان تعطیلات پایانی هفته به صورت کامل تعطیل باشند و نیم روز کاری پنجشنبه را در بانک‌ها از دست بدهیم، مشکلات بیشتر خواهد شد و عملاً تجار ۴ روز تمام را با دنیا قطع ارتباطات کاری و تجاری خواهند داشت.

    وی ادامه داد: اگر مجلس تصمیم به اعمال تعطیلی جمعه و شنبه بگیرد، اختلاف تعطیلات ما با دنیا به دو روز تقلیل خواهد یافت و مشکلات کمتر خواهد شد، به نحوی که می‌تواند به تجارت ایران در ارتباط با کشور‌های خارجی و نیز ارتباط بانکی ایران با بانک‌های بین‌المللی کمک کند؛ لذا انتظار فعالان اقتصادی از مجلس این است که به این موضوع توجه ویژه داشته و حالا که تصمیم‌گیری در مورد این مساله مهم در دستور کار قرار گرفته و قرار است که این موضوع تعیین تکلیف شود، به تبادلات تجاری کشور توجه ویژه‌ای داشته باشند.

    رئیس کمیسیون توسعه صادرات اتاق بازرگانی ایران در پاسخ به برخی اظهارنظر‌ها مبنی بر اینکه به دلیل تحریم‌ها، ارتباطات بانکی ما با دنیا قطع است و تعطیلی بانک‌های ایران در روز‌هایی که در دنیا بانک‌ها مشغول به کار هستند، خللی در تجارت خارجی ایران وارد نمی‌کند، خاطرنشان کرد: قرار نیست که ایران تا آخر دنیا در تحریم باقی بماند و روابط بانکی آن با دنیا قطع باشد؛ همانطور که مسئولان عالی‌رتبه اعلام کرده‌اند، تحریم‌ها باید رفع شده و اقتصاد به شرایط عادی برگردد؛ بنابراین قانونی که در مجلس مصوب می‌شود برای کوتاه‌مدت نیست و ده‌ها سال پابرجا خواهد ماند، بنابراین نباید در شرایط ویژه نسبت به یک موضوع اظهارنظر خلاف واقع داشت؛ بلکه باید نظرات کارشناسی را مبتنی بر شرایط کلی اعمال نمائیم.

    وی ادامه داد: موضوع در تصمیم‌گیری برای تعطیلات پایانی هفته، تنها محدود به ارتباط بانک‌ها نیست؛ بلکه تمام ادارات و فعالان اقتصادی در ۵ کشور اصلی طرف تجاری ایران، همگی شنبه‌ها و یکشنبه‌ها تعطیل هستند؛ به عنوان مثال چین به عنوان اولین شریک تجاری ما در صادرات و امارات به عنوان اولین شریک ما در حوزه واردات، شنبه و یکشنبه تعطیل هستند؛ یا حتی هند و ترکیه هم به همین ترتیب تعطیل هستند؛ لذا وقتی ۸۰ درصد تجارت ما با ۵ کشور خلاصه شده و تعطیلات همه این کشور‌ها نسبت به ایران دو روز متفاوت است؛ عملاً تجار ما ۴ روز را در ارتباطات تجاری خود با شرکا از دست می‌دهند.

    لاهوتی اضافه کرد: این قطع ارتباط صرفاً در حوزه روابط بانکی نیست، بلکه در حوزه انجام مذاکرات، خرید و فروش کالا‌ها و بسیاری از فرآیند‌های تجاری، مشکلات زیادی به دلیل همین عدم تطبیق تعطیلات برای تجار به وجود می‌آید که امیدواریم مجلس به این موضوع توجه داشته باشد.

    وی افزود: قطعاً اگر تعطیلات ایران هم به جمعه و شنبه موکول شود؛ این موضوع می‌تواند بخشی از مشکلات تجاری کشور را حل و فصل کند؛ ضمن اینکه با توجه به اینکه ایران عضو بریکس و پیمان شانگ‌های است و تمام کشور‌هایی که در این پیمان‌ها قرار داشته و شرکای فعلی یا آتی ایران به شمار می‌آیند، تعطیلی خود را روز‌های شنبه و یکشنبه قرار داده اند، بهتر است ایران نیز برای مراودات بیشتر روز‌های جمعه و شنبه برای تعطیلات انتخاب کند تا تطبیق تعطیلات به شکل بهتری با این کشور‌ها صورت گیرد.

    [ad_2]

  • بهترین مغز‌ها برای درمان کم‌کاری تیروئید

    [ad_1]

    در اکثر مغز‌ها از جمله پسته، مقدار قابل قبولی ید وجود دارد، که مصرف همزمان آن با دارو‌های تخصصی، می‌تواند به بهبود عملکرد غده تیروئید کمک کند. ضمن اینکه بادام درختی، بادام هندی و همچنین، گردو سطح بالایی از سلنیوم و آنتی اکسیدان دارند، که کم کاری تیروئید را بهبود داده و التهاب این غده را کاهش می‌دهند.

    به گزارش بهداشت نیوز، در ادامه مقاله توضیحات بیشتری درباره آجیل مناسب برای کم کاری تیروئید ارائه خواهیم داد.

    خواص فندق برای تیروئید

    فندق را هم می‌توان در زمره بهترین آجیل برای کم کاری تیروئید جای داد. علت این مساله، سطح بالای سلنیوم موجود در این مغز دوست داشتنی است. ناگفته نماند که مصرف فندق به تنهایی، نباید مبنای درمان کم کاری تیروئید در نظر گرفته شود.

    در اصل، برای اینکه بتوانید از خواص فندق برای کم کاری تیروئید بهره ببرید، لازم است تعداد مناسبی از این مغز را، در کنار دارو‌هایی که پزشک برایتان تجویز می‌کند، مصرف نمایید. به بیان دیگر، مصرف فندق و سایر مغز‌ها به تنهایی، نمی‌تواند به درمان کم کاری غده تیروئید کمک نماید.

    خواص پسته در درمان کم کاری تیروئید

    انجام آزمایش‌های مختلف نشان می‌دهد، که پسته مقداری ید و سلنیوم دارد؛ از این رو، می‌تواند به درمان کم کاری تیروئید کمک کند. البته لازم است این نکته را در نظر داشته باشید، که مقدار ید موجود در پسته، نمی‌تواند نیاز کامل بدن به این عنصر را فراهم کند؛ بنابراین شما باید ابتدا تحت نظر پزشک متخصص، درمان دارویی خود را آغاز کرده و در کنار آن، از خواص پسته به عنوان آجیل مناسب برای کم کاری تیروئید، بهره‌مند شوید.

    نکته دیگر اینکه پسته دارای حجم بالایی از ویتامین E است. قبلا اشاره کردیم که ویتامین E، می‌تواند التهاب غده تیروئید و سایر قسمت‌های بدن را رفع کند. بر همین اساس، مصرف پسته، حتی اگر برای ید درمانی تیروئید نیز مفید نباشد، باز هم می‌تواند شدت التهاب موجود در بدن را کاهش دهد؛ و از این نظر مفید خواهد بود.

    درمان کم کاری تیروئید با گردو

    مصرف گردو برای تیروئید مفید است؛ از این رو، این نوع آجیل، می‌تواند در کنار درمان‌های تخصصی، به کار رود. گردو مقدار فراوانی سلنیوم دارد، که باعث افزایش تراکم این ماده در غده تیروئید خواهد شد. هر چه مقدار سلنیوم موجود در غده تیروئید بیشتر باشد، کنترل این غده بر متابولیسم بدن، بیشتر بوده و میزان التهاب آن کاهش می‌یابد.

    به این ترتیب، گردو را می‌توان به عنوان بهترین آجیل برای کم کاری تیروئید معرفی کرد؛ هر چند به نظر می‌رسد، مصرف گردو برای تیروئید، در کنار سایر مغزها، به اثربخشی بهتر و درمان سریع‌تر این اختلال کمک کند.

    مصرف بادام درختی و کم کاری تیروئید

    بادام درختی، یکی از آن مغز‌هایی است که مقادیر فراوانی از ریز مغذی‌ها، از جمله روی، منیزیم، سلنیوم و ید دارد. هر یک از این موارد، در اصلاح عملکرد غده تیروئید کم کار موثر هستند.

    به همین دلیل، معمولا متخصصان تغذیه و پزشکان طب سنتی، بادام درختی را بهترین آجیل برای کم کاری تیروئید می‌دانند، که مصرف آن می‌تواند کمبود ید و سلنیوم در غده تیروئید را برطرف نماید. هر چند در مورد تاثیر مصرف بادام درختی و تیروئید نیز، باید حتما به توصیه‌های پزشک متخصص خود توجه کنید.

    چرا بادام درختی برای کم کاری تیروئید خوبه؟

    هنگامی که غده تیروئید نمی‌تواند عملکرد مناسبی داشته باشد، متابولیسم بدن دچار اختلال می‌گردد. این مساله در طولانی مدت، منجر به بروز التهاب در بدن خواهد شد. بادام درختی، مقدار فراوانی ویتامین E دارد، که یک آنتی اکسیدان قوی است.

    افزایش سطح این ویتامین در بدن، باعث کاهش حجم التهاب خواهد شد. در این بین، غده تیروئید که به واسطه کم کاری و عدم دریافت ید و سلنیوم کافی، دچار التهاب شده است، تسکین می‌یابد. به همین دلیل نیز می‌توان بادام را بهترین آجیل برای کم کاری تیروئید دانست.

    بادام هندی و تیروئید
    بادام هندی نیز مانند بادام درختی، مقدار فراوانی سلنیوم دارد. از آنجا که سلنیوم در عملکرد غده تیروئید تاثیر بسزایی دارد، بنابراین می‌توانید بادام هندی را در کنار بادام درختی، پسته و فندق، مصرف کنید. مصرف این نوع آجیل خوشمزه، کمک می‌کند تا تاثیر درمان کم کاری تیروئید، در بیماران مبتلا به این اختلال، افزایش یابد.

    بادام زمینی برای تیروئید کم کار

    خواص بادام زمینی و تیروئید کم کار، رابطه معکوس دارند! در واقع، برخلاف مغز‌هایی مانند گردو و بادام درختی، مصرف بادام زمینی برای افراد مبتلا به کم کاری تیروئید، به هیچ عنوان توصیه نمی‌شود.

    زیرا مصرف این نوع آجیل محبوب و خوشمزه، می‌تواند در جذب ید اختلال ایجاد کرده و عملکرد غده تیروئید را به چالش بکشد. بر همین اساس، کلیه افرادی که به اختلال کم کاری تیروئید مبتلا هستند، باید از مصرف بادام زمینی که مشکل گواتر را شدیدتر می‌کند، پرهیز کنند.

    چقدر آجیل برای درمان کم کاری تیروئید باید مصرف کرد؟

    با اینکه مصرف آجیل مناسب برای کم کاری تیروئید مفید است، اما لازم است مقدار مصرف آن کنترل شده باشد. برای مثال، اگر قرار است تنها از مغز بادام استفاده کنید، می‌توانید ۲۰ تا ۲۵ عدد از این نوع آجیل خوشمزه را به صورت روزانه مصرف نمایید.

    درباره مصرف پسته و فندق، محدودیت‌های بیشتری وجود دارند؛ زیرا مقدار کالری پسته و فندق زیاد است و می‌تواند در طولانی مدت، باعث اضافه وزن می‌گردد. بهترین کار، مصرف آجیل مخلوط است که در آن تعداد محدودی از هر مغز گنجانده شده باشد.

    اگر چه مصرف چند مغز به صورت ترکیبی، بهتر می‌تواند نیاز روزمره بدن به سلنیوم و ید را برطرف سازد، با این حال، سلیقه بیمار و علاقه او به مصرف انواع مغزها، در این موضوع دخیل خواهد بود.

    طریقه مصرف بهترین آجیل برای کم کاری تیروئید

    بسیاری از ما، آجیل و مغزیجات را به صورت ساده مصرف می‌کنیم؛ در حالی که برخی از افراد، دوست دارند آجیل را همراه با سالاد یا غذا‌های خود مصرف کنند. برای مثال، غذا‌هایی که با مغز گردو آماده می‌شوند، می‌توانند جایگزینی برای مصرف آجیل به تنهایی باشند. همچنین، اگر اهل خوردن سالاد‌های متنوع هستید، می‌توانید مغز گردو، مغز پسته و بادام را همراه آن‌ها مصرف نمایید.

    جمع بندی

    در حالت کلی می‌توان گفت که بهترین آجیل برای کم کاری تیروئید، ترکیبی از مغز‌هایی است که مقادیر قابل توجهی سلنیوم و ید دارند. یعنی اگر می‌خواهید از خواص آجیل مناسب برای کم کاری تیروئید استفاده کنید، خرید آجیل مخلوط بهترین راهکار خواهد بود.

    نکته دیگر اینکه مصرف آجیل به تنهایی، نمی‌تواند به درمان بیماری‌های مختلف، از جمله کم کاری تیروئید کمک کند. بلکه بیمار باید در کنار درمان‌های تخصصی، رژیم غذایی خود را اصلاح کرده و مصرف مغز‌ها را در برنامه غذایی خود بگنجاند.

    [ad_2]

  • اغتشاشات پاسخی به کار موفق جبهه‌ای سرود سلام فرمانده بود

    [ad_1]

    فروغی مدیر شبکه سه سیما در نشست تبیینی رسانه و سلبریتی‌ها در بیرجند گفت: ۵ درصد از چهره‌های معروف جامعه در اغتشاشات پارسال با رسانه‌های معاند همراهی کردند و سیاست قاطع ما این است آن‌هایی که در فتنه علیه نظام محکم عمل کردند جایی در رسانه ملی ندارند مگر اینکه از رفتار و کردارشان ابراز پشیمانی کنند.

    او افزود: قاطبه هنرمندان و چهره‌های محبوب مردمی علاقه‌مند نظام و انقلاب هستند و حاضرند با رسانه ملی کار کنند و ما هم از حضور این چهره‌ها در برنامه‌های مختلف صدا و سیما استقبال می‌کنیم.

    فروغی تصریح کرد: ممکن است با برخی سلبریتی‌ها اختلاف سلیقه داشته باشیم، اما دشمن ما نیستند و آغوش صدا و سیما برای تمام هنرمندانی که می‌خواهند برای مردم و نظام کار کنند باز است و ممنوعیتی وجود ندارد.

    مدیر شبکه سه سیما گفت: این دسته از چهره‌ها مرجعیت و محبوبیت اجتماعی دارند و معتقدیم نباید نسبت به این طیف جامعه بی تفاوت باشیم و آن‌ها را رها کنیم.

    او البته به رسالت سنگین رسانه ملی در چهره سازی انقلابی و هدایت فکری جامعه اشاره کرد و افزود: از مجموع رسانه‌های متعهد و دلسوز انقلاب می‌خواهیم با هم افزایی و دغدغه مندی، ما را در معرفی چهره‌های انقلابی و جریان ساز در حوزه‌های مختلف هنری، ورزشی، فرهنگی، اجتماعی و رسانه‌ای یاری کنند.

    هم افزایی لازمه کار فرهنگی و هنری موفق

    فروغی مدیر شبکه سه سیما همچنین لازمه موفقیت در فعالیت‌های فرهنگی را هم افزایی همه نهاد‌ها و جریان‌های دلسوز انقلاب دانست و گفت: تجربه موفق این هم افزایی را می‌توانیم در جریان سازی کار‌های اثرگذار سرود سلام فرمانده، جشن ۱۰ کیلومتری غدیر، پویش حریفت منم، برنامه محفل و جشن فرشته‌ها دید که همه جریان‌ها پای کار آمدند و بدون هیچ چشمداشتی برای انقلاب کار کردند.

    او افزود: این اقدامات در برابر هجمه‌های ناجوانمردانه دشمن، معجزه کرد و حتی خاری در چشم دشمن شد و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، اغتشاشات پاسخی به کار موفق جبهه‌ای سرود سلام فرمانده و پیاده روی میلیونی اربعین و امثالهم بود.

    فروغی همچنین با اشاره به هم افزایی خوب جریان‌های انقلابی در خراسان جنوبی، تدین و پایبندی مردم این خطه به حجاب و ارزش‌های دینی را تحسین کرد و افزود: پایبندی بانوان به حجاب کامل در خراسان جنوبی می‌تواند الگویی برای سایر مناطق کشور باشد و اثرگذاری خود را داشته باشد.

    توانمندی‌های اهالی هنر و رسانه استان در رسانه ملی دیده شود

    آینه دار مدیرکل صدا و سیمای خراسان جنوبی نیز در این نشست گفت: خراسان جنوبی در حوزه فرهنگ، هنر و رسانه حرف‌های زیادی برای گفتن دارد و به ویژه در حوزه خبر و رسانه جریان ساز است.

    او افزود: چنانچه به این توانمندی‌ها و استعداد‌های هنرمندان و فعالان فرهنگی و رسانه‌ای استان در شبکه‌های مختلف صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران میدان داده شود قطعا سربلند خواهیم شد و خواهیم درخشید.

    آینه دار با تأکید بر سیاست رسانه ملی در دوران تحول افزود: هویت محوری و عدالت گستری دو رویکرد جدی تولیدات در شبکه‌های استانی و سراسری است که بروز و ظهور آن را می‌توان در معرفی و انعکاس توانمندی‌ها و دستاورد‌های تمامی مناطق شهری و روستایی از قاب رسانه ملی و شبکه خبر دو دید.

    [ad_2]

  • رویترز: حماس غزه را به یک هزارتوی مرگبار برای اسرائیل تبدیل کرده است

    [ad_1]

    خبرگزاری رویترز در گزارشی نوشت، حماس خیابان‌های نوار غزه را برای سربازان رژیم صهیونیستی تبدیل به یک «هزارتوی مرگبار» کرده است.

    خبرگزاری رویترز در گزارشی از تبدیل شدن خیابان‌های غزه به یک هزارتوی مرگبار برای ارتش رژیم صهیونیستی به دلیل تسلط رزمندگان فلسطینی بر جغرافیای منطقه و شبکه وسیع تونل‌ها در زیر آن خبر داده است.

    رویترز در این گزارش می‌نویسد: «تلفات ارتش اسرائیل در غزه حالا تقریبا ۲ برابر تلفاتی است که در جریان حمله زمینی سال ۲۰۱۴ به آنجا متحمل شد. این تلفات نشانگر این است که این ارتش تا میزانی به داخل این منطقه ورود پیدا کرده و همچنین نشان دهنده استفاده موثر حماس از تاکتیک‌های جنگ چریکی و یک زرادخانه گسترده است».

    کارشناسان نظامی صهیونیست، یک فرمانده نظامی و یک منبع وابسته به حماس شرح دادند که چطور این گروه فلسطینی از انبار بزرگ تسلیحات، دانش بر زمین منطقه و شبکه وسیع تونل‌های خود برای تبدیل خیابان‌های غزه به یک هزارتوی مرگبار استفاده کرده است.

    رویترز نوشته آن‌ها در انبارهای تسلیحاتی خود سلاح‌هایی اعم از پهپادهای مجهز به نارنجک تا تسلیحات ضد تانک قدرتمند را دارند.

    طبق آمارهای رسمی منتشر شده از سوی تل‌آویو، از زمان شروع عملیات زمینی اسرائیل در غزه در اواخر ماه اکتبر، حدود ۱۱۰ سرباز اسرائیلی در ضمن تلاش تانک‌ها و نیروهای پیاده‌نظام آن برای نفوذ به شهرها و اردوگاه‌های آوارگان کشته شده‌اند. حدود یک چهارم این کشته‌ها را خدمه تانک تشکیل می‌دهند.

    در مقایسه، در جنگ سال ۲۰۱۴ زمانی که اسرائیل یک عملیات زمینی محدودتر سه هفته‌ای را بدون داشتن هدف از بین بردن حماس اجرا کرد، طبق آمار رسمی خودش ۶۶ کشته داشت.

    «یاکوف آمیدرور» یک مشاور امنیت داخلی سابق و ژنرال بازنشسته اسرائیلی که اکنون برای «موسسه یهودی برای امنیت ملی آمریکا» کار می‌کند گفت: «ابعاد این جنگ با جنگ سال ۲۰۱۴، جنگی که در جریانش نیروهای ما عمدتا در غزه به عمقی فراتر از یک کیلومتر نرفتند قابل مقایسه نیست».

    او گفت: «ارتش اسرائیل هنوز راه حل خوبی برای موضوع تونل ها نیافته است؛ شبکه‌ای که در یک دهه گذشته در سطح عظیمی گسترش پیدا کرده است.»

    انتهای پیام

    [ad_2]